Abstract:
این مطالعه، پژوهشی علمی بهمنظور بررسی عوامل موثر اجتماعی در تغییر نگرش جنسیتی با رویکرد روانشناختی در بین دبیران زن 40-30 ساله دبیرستانهای کرج است. در این تحقیق تلاش گردیده تا از چشمانداز روانشناسانی مثل "فروید "، "کارن هورنای "، "کلبرگ " ابعاد و جوانب تاثیرات عوامل روانشناختی بر تغییر نگرشهای جنسیتی مورد پژوهش علمی قرار گیرد. بر اساس ماهیت متغیرها، روش پیمایش بهعنوان روش اصلی و روش تاریخی بهعنوان روش تکمیلی در نظر گرفته شده که به تناسب این روشهای تحقیق، از تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده و جهت تکمیل ابزار تحقیق به فن کتابخانه نیز روی آورده شده است. سپس به آزمونهای آماری هماهنگ جهت آنالیز و پردازش دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی اشاره شده است. قلمرو جامعه آماری پژوهش شامل 290 نفر است که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که، هر چه میزان دارایی و سرمایه اقتصادی زنان بالاتر باشد سبک زندگی افراد و تغییر نگرش جنسیتی در آنها افزایش پیدا میکند. از سوی دیگر هر چه برخورداری از حقوق شهروندی مساوی زن و مرد برابر باشد، ایجاد تغییر نگرشی در زنان افزایش پیدا میکند. و در آخر بر اساس نتایج پژوهش، ملاحظه گردید که هر چه برخورداری از حقوق شهروندی مساوی زن و مرد برابر باشد، ایجاد تغییر نگرش جنسیتی در زنان افزایش پیدا میکند.
Machine summary:
com چکيده اين مطالعه ، پژوهشي علمي به منظور بررسي عوامل مؤثر اجتماعي در تغيير نگرش جنسيتي با رويکرد روان شناختي در بين دبيران زن ٤٠-٣٠ ساله دبيرستان هاي کرج است .
جلاليان (١٤٠٠)، در مطالعه اي با عنوان ، بررسي رابطه ي بين نگرش ها و تصورات قالبي جنسيتي ضمني و آشکار با نقش تعديل گري تبعيض جنسيتي دوسوگرا در بين دختران و پسران شهر تهران ، به اين نتايج دست يافت که : ١.
اما دختران بدليل اين که خود را با مادر کاملا هماهنگ نميسازند، از نظر جنسي و هم از نظر جنسيتي دچار مشکل ميگردند و ازاين رو فراخود آنان همانند پسران شکل نميگيرد و به همين دليل زنان نسبت به مردان در سطح پايين تري قرار دارند، به عبارتي از نظر فرويد فرآيند همانندسازي ٣يکي از مکانيسم هاي مهم نقش پذيري جنسي است که در قالب آن ، فرد آگاهانه خود را در قالب فرد ديگري قرار داده و رفتار و اعمال او را سرمشق قرار ميدهد.
Rank بررسي نتايج نشان ميدهد که بين اين دو متغير ضريب همبستگي متوسط وجود دارد و با توجه به اينکه سطح معنيداري کمتر از ٠/٠٥ درصد است لذا فرض صفر رد ميشود و مثبت بودن همبستگي موجود بيان ميدارد که بين برخورداري از حقوق شهروندي مساوي زن و مرد و تغيير نگرش جنسيتي رابطه وجود دارد.
فرضيه H١: بين دو متغير ميزان دارايي و سرمايه اقتصادي زنان و تغيير نگرش جنسيتي دبيران رابطه وجود دارد.
نتيجه گيري اين پژوهش باهدف مطالعه عوامل مؤثر بر تغيير نگرش هاي جنسيتي دبيران شهر کرج انجام گرفته است .