Abstract:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر شایستگی اجتماعی و همدلی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع هدف بنیادی و کاربردی است. روش پژوهش شبه-آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه آماری تمامی کودکان مقطع ابتدایی شهر تهران با استفاده از تصادفی خوشهای یکی از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد؛ سپس از بین مدارس ابتدایی منطقه منتخب، یک مدرسه انتخاب شد که از آن مدرسه 28 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسشنامههای شایستگی اجتماعی پرندین و کرمی (1385) و همدلی آیوانک و همکاران (2009) ابزارهای پژوهش بودند که روایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تایید و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 84/0 و 81/0 بدست آمد که نشان از تایید آنها بود. جلسات آموزش فلسفه برای کودکان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای پرداخته شد اما برای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای صورت نگرفت. نتایج حاصل از دادهها نشان میدهد که میانگین شایستگی اجتماعی و همدلی در گروه آزمایش افزایش پیدا کرده است و نتایج کواریانس نشان داد که تاثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر افزایش شایستگی اجتماعی و همدلی کودکان تاثیر مثبت و معنیداری دارد (p≤0/001).
Machine summary:
دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی، واحد رودهن چکيده پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر شايستگي اجتماعي و همدلي دانش آموزان ابتدايي انجام شد.
واژههایکلیدی: آموزش فلسفه برای کودکان، شايستگي اجتماعي، همدلي مقدمه نظام تعلیم و تربیت هر کشور را باید نه تنها به عنوان نهادي در نظر گرفت که وظیفۀ آن آموختن دانستنیها و تواناسازي کودکان امروز براي برآوردن نیازهاي فرداي آنان است، بلکه یکی از اساسیترین نهادها در شکل دادن و پرورش ارزشهاي اخلاقی دانش آموزان است.
با توجه به میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون به این نتیجه میتوان رسید که آموزش فلسفه برای کودکان بر افزایش شايستگي اجتماعي دانش آموزان ابتدايي تأثیر دارد.
با توجه به میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون به این نتیجه میتوان رسید که آموزش فلسفه برای کودکان بر افزایش همدلي دانش آموزان ابتدايي تأثیر دارد.
اولین نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی تأثیر دارد؛ نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشهای مرتبطی مثل جلیلیان، عظیم پور و جلیلیان (1395)، قبادیان (1394)، بدری گرگری و واحدی (1394)، ماهرو زاده و الهام تجری (1394)، کسیدی و همکاران (2018)، دوهر (2018)، دویتس چاور و کن رادی (2016)، سانجا و ویتبیرد 1 (2005) و لیپمن (2003) همسو بود.
جلیلیان، عظیم پور و جلیلیان (1395) نشان دادند که برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش توانایی حل مسأله و رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته است.