Abstract:
برایان ترنر، از جمله متفکرانی است که بر بنیادهای بدنمندی که در متفکران سده بیستم بهویژه نیچه پدیدار گردید، تلاش دارد تا با اصل «غریزۀ تأییدکنندۀ زندگی» در آرای نیچه، موضعی ایجابی در نظریۀ اجتماعی ایجاد نماید. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که اساساً با بررسی آرای او، در هستی بدنمندی که بهویژه در متفکران سدۀ بیستم میلادی حاکم شد، ورود دوباره دین به عرصههای نظریهورزی با چه توجیهی انجام شده است و آیا این مواجهه، مواجههای منسجم است یا دوباره، چرخشی به سمت نظریههای کارکردی روی داده است؟ پژوهش حاضر، با بررسی اسنادی آرای ترنر و تحلیل محتوای جهتدار آن، به این مهم میپردازد. این پژوهش با بهرهمندی از روششناسی بنیادین به عنوان چارچوبی نظری، درصدد بررسی انسجام آرای او در مواجهه با دین به این نتیجه دست یافته است که نهتنها ترنر در بسیاری از مواضع خود از بنیادهای نیچهای در ساحت تفکر تخطی کرده، بلکه قواعد ذاتی دین را با قوانین اجتماعی آن خلط کرده است؛ همچنین بهرغم رویکرد مادی، به اعتقادات و ارزشها نیز به صورت تفصیلی پرداخته است و با نگرشی کارکردی تلاش دارد تا گسستهای ناشی از بدنمندی در جامعۀ جهانی را با فضیلت شهروندی حاصل از آموزههای دینی پرکند.
Bryan Turner is one of the thinkers who is trying to create a positive position in social theory with the principle of "life-affirming instinct" in Nietzsche's views based on the solid foundations that appeared in the thinkers of the 20th century, especially Nietzsche. The main question of the current research is that basically by examining his views, in the physical existence that could be seen especially in the thinkers of the 20th century, what is the justification for the re-entry of religion into the fields of theorizing and is this confrontation a coherent confrontation or again it has turned towards functional theories? The present study deals with this issue by examining the documents of Turner's viewpoints and analyzing its directional content. Through benefiting from the fundamental methodology as a theoretical framework, this study seeks to examine the coherence of his views in the face of religion and has reached the conclusion that not only Turner violated Nietzsche's foundations about thinking in many of his positions, but also violated the inherent rules of religion with its social rules. In addition, despite the materialistic approach, he has also dealt with beliefs and values in detail, and with a functional approach, he tries to fill the gaps caused by physicality in the global society with the virtue of citizenship resulting from religious teachings.
Machine summary:
مقاله پژوهشی ارزیابی بنیادین رویکرد بدنمند به دین با تأکید بر آرای برایان ترنر 1 مریم منصوری 2 حمید پارسانیا 3 مهدی سلطانی 4 تاریخ دریافت: 22/05/۱۴۰۱ تاریخ پذیرش: 14/01/1402 چکیده برایان ترنر، از جمله متفکرانی است که بر بنیادهای بدنمندی که در متفکران سده بیستم بهویژه نیچه پدیدار گردید، تلاش دارد تا با اصل «غریزۀ تأییدکنندۀ زندگی» در آرای نیچه، موضعی ایجابی در نظریۀ اجتماعی ایجاد نماید.
1944 عنوان چارچوبی نظری، درصدد بررسی انسجام آرای او در مواجهه با دین به این نتیجه دست یافته است که نهتنها ترنر در بسیاری از مواضع خود از بنیادهای نیچهای در ساحت تفکر تخطی کرده، بلکه قواعد ذاتی دین را با قوانین اجتماعی آن خلط کرده است؛ همچنین بهرغم رویکرد مادی، به اعتقادات و ارزشها نیز به صورت تفصیلی پرداخته است و با نگرشی کارکردی تلاش دارد تا گسستهای ناشی از بدنمندی در جامعۀ جهانی را با فضیلت شهروندی حاصل از آموزههای دینی پرکند.
در این نگرش که در رویکردهای گذشته سده بیستمی نیز به طور عمیق مورد تأکید قرار گرفت، دین، به عنوان امری که برساختۀ روح آدمی است نفی میشود و هستی بدنمند انسانی، جایگزین آن میگردد؛ بر این اساس بیشتر متفکران سده بیستمی، سرچشمۀ رویکردهای ایدئالیستی و دشواریهای آن را دین - که در Subjective متافیزیک نیز تبلور یافته - معرفی میکنند؛ زیرا ایشان نظم جدید را برآمده از عقلانیت و زهد شدید مسیحیت - به خصوص در پروتستان - معرفی میکنند که نظم جهان پیشرفته، اساساً محصول این زهد شدید و سرکوب زندگی بدنمند انسانی است؛ ازهمینرو رویکردهایی مبتنی بر اصالتیافتن بدن و نفی سرکوب آن در جهان غرب شکل گرفت.