Abstract:
هدف این تحقیق بررسی کارایی رویکرد معماری مدرن در مقایسه با رویکرد معماری سنتی با استفاده از چارچوب زنده واری است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات و دادههایی که از مطالعه نقشهها و تبدیل آنها به سامانههای منطقی اولیه بهدستآمده است و همچنین دادههای حاصل از مصاحبهها و تهیه پرسشنامه، با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت مدل تحلیل گفتمانی برای بازتعریف مفهوم زنده واری در معماری تدوین میگردد. پس از بررسی گفتمان انتقادی و نظریه فرکلاف در این مورد و تطابقپذیری موارد این گفتمان با مباحث لایههای زنده واری که در آن یک نگاه سیستماتیک به بنای معماری داشته دارد به این نتیجه رسیدیم که الگوی سنتی و مدرن در شهر اصفهان مطرح نمیباشد و عملا به علت این که در جای درست و تعادل و طبیعی سازی محقق گردیده عملا هیچ یک از الگوهای سنتی و مدرن ملاک تعیین طرح معماری نمیباشد و مهمترین مورد، بحث کانتکست و زمینه و نهایتا طبیعی سازی و تعادل بوده که هر دو بنا در زمینه شهر اصفهان جواب مثبت دادند و همین نشان دهنده درست بودن معادلسازی و تعادل و طبیعی سازی این نظریهها است. به طوری که به این نتیجه رسیدیم که این دو میتوانند بر هم منطبق باشند و ملاک تعیین طراح مجتمع تجاری قرار گیرند.
This research is applied in terms of purpose and in terms of nature, descriptive and survey as well as analytical. The method of analyzing the information and data obtained from studying maps and converting them into basic logic systems, as well as data from interviews and questionnaires, was analyzed using Fairclough discourse analysis at three levels of description, interpretation and explanation. A model of discourse analysis is developed to redefine the concept of lifelikness(zendevari) in architecture. After examining the critical discourse and Fairclough theory in this case and the compatibility of the cases of this discourse with the issues of living layers in which there is a systematic view of architecture, we came to the conclusion that the traditional and modern model in Isfahan is not relevant. That it has been achieved in the right place and balance and naturalization is practically none of the traditional and modern models is the criterion for determining the architectural design and the most important thing is the discussion of context and context and finally naturalization and balance. And this shows the correctness of equilibrium and naturalization of these theories. So we came to the conclusion that the two can be compatible and be the criteria for determining the designer of a commercial complex.
Machine summary:
روش تجزيه و تحليل اطلاعات و داده هايي که از مطالعه نقشه ها و تبديل آنها به سامانه هاي منطقي اوليه به دست آمده است و هم چنين داده هاي حاصل از مصاحبه ها و تهيه پرسشنامه ، با استفاده از روش تحليل گفتمان فرکلاف در سه سطح توصيف ، تفسير و تبيين مورد تحليل قرار گرفته و در نهايت مدل تحليل گفتماني براي بازتعريف مفهوم زنده واري در معماري تدوين ميگردد.
پس از بررسي گفتمان انتقادي و نظريه فرکلاف در اين مورد و تطابق پذيري موارد اين گفتمان با مباحث لايه هاي زنده واري که در آن يک نگاه سيستماتيک به بناي معماري داشته دارد به اين نتيجه رسيديم که الگوي سنتي و مدرن در شهر اصفهان مطرح نميباشد (توضيح ايراد سوم : اينکه مهم ترين مورد ،بحث کانتکست و زمينه و نهايتاً طبيعي سازي و تعادل بوده ) و عملاً به علت اين که در جاي درست و تعادل و طبيعي سازي محقق گرديده عملاً هيچ يک از الگوهاي سنتي و مدرن ملاک تعيين طرح معماري نميباشد و مهم ترين مورد ،بحث کانتکست و زمينه و نهايتاً طبيعي سازي و تعادل بوده که هر دو بنا در زمينه شهر اصفهان جواب مثبت دادند و همين نشان دهنده درست بودن معادل سازي و تعادل و طبيعي سازي اين نظريه ها است .
Evaluation of the Efficiency of Modern Architectural Approach in Comparison with Traditional Architectural Approach using lifelikeness (zendevari) Framework and Fairclough Critical Discourse Theory (Case Study of City Center and Isfahan Art Market) Abdolreza Porahmayun1, Hoten Irvani2, Seyed Mohammad Rashtian3, Mohammad 4 Baharond 1.