Abstract:
مفهوم استعاره از دیرباز در شاخههای گوناگون دانش بررسی شده است؛ این امر بدان معناست که استعاره، برخلاف تصوّر رایج و عامیانه دیگر تنها بهعنوانِ یک آرایۀ ادبی مورد توجه نیست، بلکه به موازاتِ رشد دانش در شاخههای گوناگون علوم انسانی بر اهمیت استعاره و جایگاه آن افزوده شده است. در این پژوهش میکوشیم با نگاهی تاریخی به سیر استعارهپژوهی مبتنی بر دستاوردهای جدید علومِ شناختیِ معاصر و ذیل آن علومِ زبانشناختی−عصبْشناختی، نخست تعریفی جدید از استعاره و اهمیت آن ارائه دهیم و سپس با معرفیِ استعاره بهعنوانِ پایۀ شناخت، مؤلفههای اساسیِ علوم شناختی و استعارۀ شناختی را بهمثابۀ مهمترین رکنِ این علوم بهعنوانِ چارچوبی نظری در حیطۀ روششناسیِ فهمِ اندیشۀ (سیاسیِ) استعاری پیشنهاد کنیم. براساس دادههای مقالۀ پیشرو مشخص شد، با توجه به آنکه در چارچوبِ علومِ شناختیِ معاصر، یکی از بنیادهای اساسیِ نظامِ مفهومیِ ما سازوکارِ استعاریِ فهم است، پس اندیشۀ سیاسی در متون اندیشۀ سیاسی نیز از قاعدۀ استعاریاندیشی پیروی میکند؛ براین مبنا فرضیۀ اصلیِ پژوهش حاضر این است که با در نظر گرفتنِ نظریۀ استعارۀ مفهومی بهمثابۀ یکی از ارکانِ اصلیِ چارچوبِ نظریِ علومِ شناختیِ معاصر، پرتویی نو بر فهم دیگرگونهای از مفهومپردازی و استدلال در متون اندیشۀ سیاسی با ابتناء بر نظریات معاصرِ استعاره و علومِ اعصابِشناختی افکنده میشود و مبنایی در روششناسیِ فهم متون اندیشۀ سیاسی فراهم خواهد شد.
The concept of metaphor has long been studied in various branches of knowledge. this means that metaphor is not only considered as a literary presentation, but in parallel with the growth of knowledge in various branches of liberal arts, metaphor and its place have increased. In this research, we have tried to take a historical look at the process of metaphor research based on new achievements of linguistic-neurocognitive and contemporary cognitive science by introducing metaphor as the basis of knowing the basic components of cognitive sciences and cognitive metaphor as the most important part of these sciences as a theoretical framework in the field of methodology. We call the understanding of political thought metaphorical to propose. Based on the data of the upcoming article, since in the framework of contemporary cognitive sciences one of basic foundations of our conceptual system is the metaphorical mechanism of understanding. Therefore, the main hypothesis of this research is that by considering the theory of conceptual metaphor as one of the main pillars of the theoretical framework of contemporary cognitive sciences, a new light on the understanding of a different kind of conceptualization and reasoning in the texts of political thought, with emphasis on the contemporary theories of metaphor and cognitive neuroscience, thrown and a basis will be provided in the methodology of understanding the texts of political thought.
Machine summary:
با نظر به اینکه این دستاوردهای جدید زبانشناختی−عصبشناختی (که بخشِ عمدۀ آن ذیلِ علومِشناختیِ معاصر قرار میگیرند) مباحث و مسائلِ بسیاری در سنتِ فکریِ شاخههای گوناگون دانش بشری ایجاد کرده است (که بهقولی 4 میتوان آن را چالشی برای اندیشه در نظر گرفت)، شایسته است که نظری بر تأثیر این دیدگاههای نوین در حوزۀ اندیشهپژوهیِ سیاسی داشت؛ بدینترتیب این پرسش به ذهن میرسد که بهرهگیری از نظریۀ معاصر استعاره که بهعنوانِ یکی از ارکانِ اصلیِ علومِ شناختیِ معاصر است، چگونه در فهمِ محصولاتِ فکریِ سیاسی به خوانندگان یا پژوهشگران یاریرسان است؟ به بیانی دیگر کسبِ درکی جدید از سازوکار تفکر در چارچوبِ علومِ شناختی و نظریۀ استعارههای شناختی، چگونه در رسیدن فهمی نو از اندیشۀ سیاسی به ما کمک میکند؟ در پاسخ به این پرسشها فرضیۀ پژوهش پیشرو بدین شکل صورتبندی میشود که قرار دادنِ مفرداتِ اصلیِ علومِ شناختیِ معاصر بهطور اعم و نظریۀ استعاره بهمثابۀ یکی از مهمترین ارکانِ این علوم بهطور ویژه در جایگاهِ چارچوب نظریِ تحقیق، مؤلفههایی را در اختیار خوانندگان یا پژوهندگان قرار میدهد که با بهرهگیری از ظرفیتهای این علوم میتوانند مبانیِ شناختیای را دریابند که به شکلگیریِ بنیانهای نظریۀ سیاسی در متونِ مهم اندیشۀ سیاسی انجامیده و از سازوکارِ نامرئی یا ناخودآگاهِ اندیشۀ استعاری آگاه شوند.