Abstract:
در این پژوهش ابتدا سنّت سلوک خراسانی در میان انواع سنّتها ارزیابی شده، و به ویژگیهای مهم آن همچون تاکید بر ریاضت، سکر، شطح و فنای در پیر اشاره شده است. آن گاه برای ترسیم این سلوک پویا در زمینه عرفان خراسانی به سه نقطه عطف مهم در مسیر تحوّلات آن توجه شده است: نخست، شکلگیری اولیه توسط شخصیتهایی چون احمد غزالی، بنیانگذار عرفان عاشقانه. در این مرحله، پیران خراسان پس از تعریف مبانی نظری و سلوکی خود، رفته رفته به نظام خانقاهی تعریف شدهای تن دادند که پایه های اصلی سلوک در آن، ریاضت و چلّه نشینیهای مستمر بود. دوم، پویایی و شکوفایی توسط نجمالدین کبری، بنیانگذار سلوک شطّار. در این مرحله، گرچه تلاش این بود که شیوهای میانه در سلوک اتخاذ شود، نقش پررنگ نظام ریاضتها و آداب مستحکم خانقاهی مانع بود که تغییری اساسی رقم بخورد. مرحله سوّم، بازگشت به سنّت نخست توسط شخصیتی چون شمس تبریزی در قرن هفتم است. او اتّکای سلوک خراسان را به نظام خانقاهی انحرافی جدّی دانست و آن را به وابستگی به ولایت معنوی مشایخ و آموزه فنای در پیر سوق داد. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی و به منابع کتابخانه ای مستند است.
In this research, first, the tradition of Khorasanian behavior has been evaluated among various methods, and its important features such as emphasis on austerity, Sokr, Shath and Annihilation in the Sheik have been pointed out. Then, in order to draw this dynamic behavior in the field of Khorasani mysticism, three important turning points in the course of its evolution have been considered: First, the initial formation by personalities such as Ahmad Ghazali, the founder of the current of romantic mysticism. At this stage, the elders of Khorasan, after defining their theoretical and behavioral principles, gradually gave in to the defined monastic system in which the main foundations of conduct were continuous austerity and monasticism. Second, dynamism and prosperity by Najmuddin Kobra, the founder of Shottar's conduct. At this stage, although an attempt was made to adopt a moderate approach to conduct, the strong role of the austerity system and the strong monastic rites prevented a fundamental change. The third stage is the return to the first tradition by a person like Shams Tabrizi. He considered the reliance of Khorasan's behavior on the monastic system as a serious deviation and led it to dependence on the spiritual guardianship of the elders and the doctrine of annihilation in the sheikh.
Machine summary:
سير سلوک در عرفان خراسان تا رجعت به سّنت نخست در قرن هفتم دکتر محمد رودگر١ دريافت مقاله : ١٣٩٩/٧/٥ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٦/٢٧ چکيده در اين پژوهش ابتدا سّنت سلوک خراساني در ميان انواع سّنتها ارزيابي شـده ، و بـه ويژگيهـاي مهمِ آن همچون تأکيد بر رياضت ، سکر، شطح و فناي در پير اشاره شـده اسـت .
آيا اين بـدين معناسـت کـه مکتـب خراسـان پـس از ظهور ابن عربي استقلال خويش را بالکل از دست داد؟ امروزه از مکتب يا جريان عرفان خراساني ياد ميشود بـدون اينکـه ويژگيهـاي ايـن مکتب ، چه در بعد نظري و چه سلوکي مشخص شده باشد.
از اين نظر، سلوک خراسان بيشتر به مراتب نفس ، طبع ، نفس ، قلب و روح تا سرّ، خفي و اخفي (نجـم الـدين رازي، ١٣٦٥: ١١٧ و ١٢١؛ العجـم ، ١٩٩٩: ٨٠٨) ناظر است به انگيزه تزکيه نفس (قـد أفلـح مَـن زکّيهـا؛ شـمس : ٩) و کشـف حجاب اّنيّت و هستي؛ چنانکه حلاج سرود: بينــي و بينــک إِنــيَّ ينــازعني فارفع بلطفک إِنيَّ مـن البـين (حلاج ، ١٣٩٤: ٢٩٩) گرچه برخي، مراتبي چون عالم طبع ، مثـال ، روح ، سـرّ و ذات را همـان حجابهـايي دانسته اند که سـالک بايـد از آنهـا عبـور کنـد (بحرالعلـوم ، ١٣٦٠: ١٢٩)، آنچـه در سـلوک خراساني مشهور است ، نظريه سلوک در هفت مقام با راهنمايي پيـر اسـت کـه ابونصـر سراج آورده است : توبه ، ورع ، زهد، فقر، صبر، توکـل و رضـا (سـرّاج ، ١٣٨٠: ٨٦).