Abstract:
زمینه و هدف: تحلیل و بررسی ساختار دستوری و زبانی متون ادبی، یکی از مهمترین شاخه های سبکشناسی و نقد و تحلیل آثار ادبی است، بویژه زمانی که بحث مقایسه سبک زبانی داستانهای زنان و مردان باشد؛ توجّه به ساختارهای دستوری آنها، میتواند تفاوتهای سبک و سطح زبان زنان و مردان را مشخّص کند و نیز ضعف و قوّت آن آثار را نمایان سازد. یکی از نظریه های مهم زبانشناسی و دستور، نظریه مقوله و میزان مایکل هالیدی است. در این مقاله براساس این نظریه، به بررسی یکی از مقولات مهم دستوری یعنی دستگاه های گروه فعلی در داستانهای سووشون سیمین دانشور و چشمهایش بزرگ علوی پرداخته ایم.
روش مطالعه: روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی محتوا با ابزار اسنادی علمی و کتابخانه ای است.
یافته ها: در بخش اول مقاله، بنابر نظریۀ مقوله و میزان، دستگاه های گروه فعلی در داستانهای سووشون سیمین دانشور و چشمهایش بزرگ علوی، توصیف میشود و آمارهای مربوط، نشان داده میشود و در بخش دوم، نحوۀ استفاده از دستگاه های گروه فعلی در داستانهای موردنظر بنابر نظریه های نقد گفتمان و زبانشناسی و جنسیت، تحلیل میشود تا تمایز سبک نویسندگان زن و مرد نیز مشخّص گردد.
نتیجه گیری: در کاربرد گروه های فعلی در سووشون، اگرچه تنوّع چشمهایش را ندارد و برخی وجوه فعل و گروه های فعلی در این داستان نمودی ندارند، میتوان گفت استفاده از این گروه ها حسابشده و منظّم است. وجوه فعل در دو متن متفاوت است. اگرچه به تناسب در سووشون وجه اخباری کمی بیشتر از چشمهایش نشان میدهد، اما این درصد در کاربرد بالای وجه التزامی در چشمهایش خنثی شده و نشان میدهد متونی هستند که از ابزار احساسی و عاطفی برای تولید متن استفاده میکنند. درحالیکه بسامد افعال التزامی بزرگ علوی بیشتر از دانشور میباشد و این نشان میدهد که قطعیت در متن کمتر است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Analysis of literary texts' grammatical and linguistic structure is one of the essential branches of stylistics and critique of literary works. Especially when comparing the language style of men's and women's stories, paying attention to their grammatical structures can identify the differences in the style and language level of men and women and highlight the strengths and weaknesses of those works. One of the essential theories of linguistics and grammar is Michael Halliday's theory of scale and category. In this article, based on this theory, we have examined one of the critical grammatical categories, namely the devices of the verb group in Cheshmhayash and Suvashun stories. METHODOLOGY: This study was conducted using descriptive-analytical method. FINDINGS: In the first article part, according to the theory of scale and category, the verb group devices in the stories of these two authors are described, and the relevant statistics are shown. In the second part, the way the verb group devices are used in the stories according to theories of, Critical discourse, linguistics, and gender is analyzed to distinguish the styles of male and female writers. In this article, the role of the verb and its tense are studied.
CONCLUSION: According to the available analyses, one of the results is a significant difference between these two authors using the verb group No. 1 device of the news impersonal self-standing type. Alawi has made a mistake in objecting to these verb devices type, and inconsistency between the verbs has caused the incoherence of his story. On the other hand, sometimes, the differences in the use of the devices of the verb group between the two stories go back to the aspect of language and gender.
Machine summary:
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE A Study and Analysis of the Linguistic Style of Contemporary Persian Stories Based on the theory of scale and category and Analysis of Critical Discourse (Case Study: verb groups in stories: Cheshmhayash and Suvashun) H.
ابتدا با نظريۀ مقوله و ميزان ، به توصيف دستگاه هاي فعلي در داستانهاي موردنظر پرداخته ميشود و تفاوتها و شباهتهاي دستگاه هاي گروه فعلي بويژه از منظر وجه فعل ، زمان ، ساختار، فعل تام و ربطي، متعدي و لازم ، معلوم و مجهول ، مثبت و منفي، در داستان چشمهايش بزرگ علوي و سووشون سيمين دانشور نشان داده ميشود و در بخش دوم مقاله ، علّت و کيفيتِ استفاده از دستگاه هاي گروه فعلي در داستانهاي اين دو نويسنده براساس نقد گفتمان و زبان شناسي جنسيت تحليل ميشود تا به سبک شخصي نويسندگان زن و مرد در نحوة کاربرد گروه فعلي در داستانهاي معاصر فارسي پي ببريم و بخصوص به اين نکته برسيم که چه تفاوتهايي ميان کارکرد گروه فعلي ميان زنان و مردان نويسنده وجود دارد و البته اين دو هدف ، در امتداد هدف اصلي اين مقاله است .
روش مطالعه اين پژوهش بصورت کتابخانه اي با دو رويکرد توصيفي ـ آماري و تحليلي انجام شده است ؛ يکي از مقولات مهم دستوري يعني گروه فعلي را در داستان چشمهايش و سووشون ، براساس نظريه هاي مقوله و تحليل انتقادي گفتمان بررسي کرده ايم .
-/ ببيند/ اين فعل متعدي با فرمول دستوري ٥/ف (EL) شخصي، وجه التزامي مطلق (بدون بايد)، (بين ) هستۀ گروه فعلي، زمان حال ، مثبت ، معلوم ، ساده است .