Abstract:
در مبحث حقیقت شرعیه، شناخت اموری از قبیل محل نزاع، ارکان دخیل
در نزاع و لفظی یا معنوی بودن نزاع دچار انحرافاتی گشته است که باز
گشت به عبارات صاحب قوانین، عاوه بر ارائه تصویر صحیح از محل نزاع
و ابعاد آن تاثیر این مبحث در بحث صحیح واعم را بیش از پیش روشن
ساخته و تاثر این مبحث از بحث وضع را نیز عند التامل بدست م یدهد که
در نتیجه زنجیرهای مرتبط از مفاهیم وضع و اقسام وضع وحقیقت شرعیه و
صحیح واعم در هم گره م یخورند که البته دو رویکرد خلط حقیقت واعتبار
و تفکیک حقیقت واعتبار به عاوه اعمال منط قاعتباریات، این زنجیره
واحد مفاهیم را به دو گونه به تصویر میکشند که این رویارویی و برخی
لوازم آن در این مختصر گنجانده شده است.
Machine summary:
البته لایه دیگری که در کلام باقلانی وجود دارد که مذکور در متن قوانین الأصول است علاوه بر تقابل وحدت و کثرت و تقابل بسیط و مرکب، به رخ کشیدن تقابل عرف و شرع و اختراع و امضا است؛ به این معنا که اگر مانند بیع صلات نیز یک معنای عرفی داشته باشد و نقش شارع صرفا امضائی باشد آنگاه مستحدثات شرعی خارج از ذات معنا خواهند بود و به حق صاحب قوانین مدخل مبحث صحیح و اعم را عبور از این نظر قرار داده است.
نتیجه گیری با تأمل در حقیقت وضع و واکاوی آن بر اساس نگاه عرفی، عقلائی و با توجه به تفکیک حقیقت از اعتبار و تحلیل مراتب اعتبار عند العرف و العقلاء، بدست میآید که در مبحث حقیقت شرعیه نزاع صرفا لفظی نیست بلکه شناسایی ماهیت عبادات و معاملات از منظر دوگانههای عرفی ویا شرعی بودن، امضایی ویا اختراعی بودن، مرکب ویا بسیط بودن در این مبحث تامین میشود که به نظر از اهم اغراض وثمرات علم اصول است، از این رو با مبحث وضع از طرفی و با مبحث صحیح و اعم از طرف دیگر ارتباط مستقیم پیدا میکند و به تبع در تحلیل روایات عبادات تأثیر بسزایی میگذارد، علاوه بر آن ثمرات دیگری نیز بر این بحث مترتب است که در متن به آنها اشاره شده است.