Abstract:
کتاب اصول فقه مرحوم مظفر بیتردید یکی از کتب مهم ورایج حوزه
های علمیه میباشد. هدفی که ما در این نوشتار دنبال کردیم به دست
آوردن نحوه چینش مسائل علم اصول وهمچنین نوآوریهای مرحوم مظفر
در مرتبط ساختن مسائل علم اصول با یکدیگر میباشد. درنگاه ایشان علم
اصول موضوع واحدی ندارد وآن چیزی که وحدت بخش علم وتمایزدهنده هر
علمی از سایر علوم میباشد غرض میباشد برخلاف مرحوم آخوند خراسانی که
چنین نظریهای ندارند لذا تعریفی که ایشان ارایه مینمایند متفاوت از تعریف
دیگراصولیون میباشد وهمچنین ایشان مباحث علم اصول را به دو بخش
کلی مبادی ومسائل تقسیم بندی کرده وهمچنین مسائل علم اصول صغریات
وکبرایاتی در نظر میگیرند که باید به شیوه قیاسی در کنار هم قرار بگیرند تا
نتیجه آن در کبرای قیاس فقهی قرار بگیرد. دراین نوشتار ما از روش تحلیلی-
توصیفی وکتابخانهای استفاده نمودهایم. نتایجی که از این تحقیقات به دست
۵
اس
8 نوآوریهای مرحوم مظفر در تبویب مسائل علم اصول براساس کتاب اصول فقه
آمده است بدین شرح است که علم اصول دارای موضوعات زیادی است لذا از
منظر مرحوم مظفر وحدت بخش علمء غرض آن علم است وهمچنین ایشان علوم اسلامی (کلام، اصول، فقه) نظام واره در نظر میگیرد یعنی به هم مرتبط
قیاس در کبرای قیاس فقهی قرار میگیرد. وهمچنین ملاک وعلت آنکه ایشان
علم اصول را به چهار باب تقسیم بندی کرده وبابی به نام باب عقلیات را
وارد علم اصول کردهاند ومبحثتی همانند بحث مشتق را ایشان در باب الفاظ
مطرح میکنند ولی دیگر اصولیون چنین کاری را نکردهاند را ذکر کردیم ونتیجه
نهایی همه تحقیقات ما رابه این نتیجه رساند که تمام مباحث اصولی در نظر
ایشان در یک نظام وچینش مخصوصی در کنار هم قرار میگیرند وهیچ بحثی
استطرادی وجود ندارد.
Machine summary:
درنگاه ایشان علم اصول موضوع واحدی ندارد وآن چیزی که وحدت بخش علم وتمایزدهنده هر علمی از سایر علوم میباشد غرض میباشد برخلاف مرحوم آخوند خراسانی که چنین نظریه ای ندارند لذا تعریفی که ایشان ارایه مینمایند متفاوت از تعریف دیگراصولیون میباشد وهمچنین ایشان مباحث علم اصول را به دو بخش کلی مبادی ومسائل تقسیم بندی کرده وهمچنین مسائل علم اصول صغریات وکبرایاتی در نظر میگیرند که باید به شیوه قیاسی در کنار هم قرار بگیرند تا نتیجه آن در کبرای قیاس فقهی قرار بگیرد.
وهمچنین ملاک وعلت آنکه ایشان علم اصول را به چهار باب تقسیم بندی کرده وبابی به نام باب عقلیات را وارد علم اصول کردهاند ومبحثی همانند بحث مشتق را ایشان در باب الفاظ مطرح میکنند ولی دیگر اصولیون چنین کاری را نکردهاند را ذکر کردیم ونتیجه نهایی همه تحقیقات ما رابه این نتیجه رساند که تمام مباحث اصولی در نظر ایشان در یک نظام وچینش مخصوصی در کنار هم قرار میگیرند وهیچ بحثی استطرادی وجود ندارد.
وجهت دیگر از لحاظ خود کتاب میباشد زیرا مرحوم مظفر این کتاب را با قلمی وساده روان نوشته است لذا توانست مهمترین وسخت ترین مباحث علم اصول را به زبان ساده بیان کند،و سومین جهت ،جدید وتازه وبدیع بودن چینش مباحث اصولی است به این جهات است که کتاب اصول فقه ایشان ،دومین کتابی است که حوزه علمیه سالیان درازی است که مورد توجه طلاب قرار گرفته واز آن استفاده میکنند.