Abstract:
تحقیق حاضر، درباره بازشناسی ماهیت و حقیقت خیر اخلاقی و ویژگیهای وجودی آن است.در فلسفه به طور کلی و در فلسفه ملاصدرا به طور خاص، خیر امر وجودی است و با وجود پیوند عمیق و ناگسستنی دارد. و بر اساس دیدگاه وجودی، نیکی و خیر در نظام اخلاقی ملاصدرا بر مبانی محکم و استواری بنا نهاده شده است. در حکمت اسلامی، وجود و کمال وجودی اساسا خیر است و اصالت وجود به همه افعال و آنچه از طریق عمل پا به هستی می نهد، رنگ وجودی عطا می کند و به تبع آن، به خیریت نگاه وجودی دارد.حال سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که شرور اختیاری و صدور افعالی از انسان مانند قتل که از نظر اخلاقی خیر محسوب نمیشود، چگونه ارزیابی میشوند آیا فعل وجودی است و در عین حال شر است و یا امر عدمی است و شر محسوب میشود و به عبارتی چگونه این تضاد قابل حل است؟ که برای ایضاح آن باید خیر اخلاقی را مورد بازشناسی قرار داد.به همین خاطر بحث از چیستی، مولفهها یا امور موجود در نظام اخلاقی ملاصدرا که به بازشناسی خیر اخلاقی یاری میرساند، مورد بحث این نوشتار است.بر این اساس، انسان اخلاقی از منظر حکمت متعالیه ضمن برخورداری از سعه وجودی، متخلق به اخلاق الله بوده و به حق تعالی تشبه مییابد
In what follows, the nature of ethical good and its ontic characteristics are scrutinized. In philosophy generally and in Mulla Sadra's philosophy specifically, good is an ontic issue bearing close and inseparable ties to existence. As per the ontological approach in Mulla Sadra's ethical system, the issue of good stands on firm and strong bases. In Islamic theosophy, existence and existential perfection are mainly good and the primacy of existence theory gilds all our actions and practices with the color of existence and then adopts an ontic approach to the issue of good. Now the question is: how should we assess human and voluntary evils such as murder which ethically are not considered good? Are they acts of existence while being evils or they are both privative and evils? In other word, how can we resolve such a contradiction? For the explanation of the issue, we ought to reexamine the concept of ethical good. For the same reason, the authors have studied the nature of good, its constituents, and what there is in Mulla Sadra's system of ethics that would help us in our reexamination of ethical good.According to Mulla Sadra, a moral man/woman not only enjoys existential openness but also is characterized by divine ethics thus becomes godlike.
Machine summary:
در حکمت اسلامی، وجود و کمال وجودی اساسا خیر است و اصالت وجود به همه افعال و آنچه از طریق عمل پا به هستی می نهد، رنگ وجودی عطا می کند و به تبع آن، به خیریت نگاه وجودی دارد.
حال سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که شرور اختیاری و صدور افعالی از انسان مانند قتل که از نظر اخلاقی خیر محسوب نمیشود، چگونه ارزیابی میشوند آیا فعل وجودی است و در عین حال شر است و یا امر عدمی است و شر محسوب میشود و به عبارتی چگونه این تضاد قابل حل است؟ که برای ایضاح آن باید خیر اخلاقی را مورد بازشناسی قرار داد.
ملاصدرا همانطور که مسائل فکری حلناشده در تمدن اسلامی را بر بنیان اصالت وجود و مبانی خاص خود (مانند حرکت جوهری و حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس) مورد بازخوانی قرار داده و به حلوفصل آنها پرداخته، همچنین افق وجودی و ظرفیت جوهری نفس انسانی را نیز ارتقا بخشیده و امکان تحصیل فضایل و وصول آدمی به خیر برتر و سعادت والاتر را تسهیل نموده است.
اینجا نیز کثرت خیرها یا تکثر کردارهای نیک باید به وحدت، یعنی خیر اعلا برگردد و زیر نور آن پیش رود تا خط وحدت آنها بیان و آشکار شود که درواقع همانا هستی و واجبالوجود است (همو، 1360، ص135).
بنابراین خیر در نظام اخلاقی ملاصدرا از بنیان مرصوص برخوردار است که دیگر حکما چنین مبانیای ندارند و به تبع مبانی ممتاز ملاصدرا، جایگاه خیر نیز در دستگاه حکمت متعالیه متفاوت میشود و صبغه دیگر میگیرد.