Abstract:
تعریف های گوناگونی برای کودکان با نیازهای ویژه وجود دارد. برخی کودک استثنایی را به کسی اطلاق میکنند که از هوش و استعدا خارق العاده ای برخوردار باشد. دیگران این اصطلاح را موقعی به کار می برند که بخواهند هر نوع کودکی را که غیرعادی است توصیف کنند. در هر مدرسه و کلاسی دانش آموزانی یافت میشوند که به دلیل اوضاع فردی و اجتماعی و نیازهای ویژه خود نمی توانند از فرصت های آموزشی ارایه شده در مدرسه در حد مطلوب استفاده و متناسب با ظرفیت و استعدادهای ذهنی خود رشد کنند. از طرفی تامین نکردن نیازهای این گروه از دانش آموزان ممکن است آنان را به سوی رفتارهای نامطلوب و ناسازگارانه سوق دهد و پیشرفت آنها را تحت تاثیر قرار دهد. از اقداماتی که در برخی کشورها برای تامین نیازهای ویژه این دانش آموزان و کمک به یادگیری و کاهش و پیشگیری مسایل رفتاری آنها انجام می گیرد، ارایه خدمات جانبی و حمایتی است.
این نوع خدمات که یادگیری را با نیازهای دانش آموزان و وضع فردی آنها تطبیق میدهد جز اجتناب ناپذیری از اقدامات آموزشی و پرورشی مدرسه است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای انجام شده است، دو طیف از دانش آموزان با نیازهای ویژه شامل دانش آموزان ناشنوا و نیمه شنوا و نابینا و نیمه بینا تعریف داده میشوند و رویکرد رفتاری آنها بررسی و تبیین می گردد.
Machine summary:
در اين مقاله که به روش کتابخانه اي انجام شده است ، دو طيف از دانش آموزان با نيازهاي ويژه شامل دانش آموزان ناشنوا و نيمه شنوا و نابينا و نيمه بينا تعريف داده ميشوند و رويکرد رفتاري آن ها بررسي و تبيين مي گردد.
در اين مقاله که به روش کتابخانه اي انجام شده است ، دو طيف از دانش آموزان با نيازهاي ويژه شامل دانش آموزان ناشنوا و نيمه شنوا و نابينا و نيمه بينا تعريف داده مي شوند و رويکرد رفتاري آن ها از جنبه هاي پيشرفت تحصيلي و سازگاري اجتماعي بررسي و تبيين مي گردد.
(کرک،گالاگر، ١٣٧٩:٣٥١) رويکرد رفتاري دانش آموزان نابينا و نيمه بينا 809 سازگاري اجتماعي: مدارک متناقض زيادي درباره اين که افراد مبتلا به نقص بينايي در مقايسه با همسالان بيناي خود سازگاري کمتري از خود نشان مي دهند وجود دارد از آن جا که تحقيقات نشان نداده اند که کودکان نابينا و کم بينا کلا ناسازگاري از خود نشان مي دهند، ما مي توانيم نتيجه بگيريم که وجود مشکلات شخصيتي يک شرط لازم براي نابينايي نمي باشد.
است اين نکته نيز شايان توجه است که انگيزه هايي را که براي يادگيري از اهميت برخوردارند در کودکاني که داراي نقص بينايي هستند بهتر و موثرتر از کودکان ناشنوا و کم شنوا ميتوان به وجود آورد مثلا لون فلد (١٩٧١) معتقد است که افزايش کاربرد حس شنوايي در آموزش دانش - آموزان نابينا باعث شده است که پيشرفت تحصيلي اين کودکان برخلاف گذشته کمتر دچار آسيب شود.