Abstract:
یکی از مسائل جدید که به موازات تحول فناوری در زمینه اطلاعات و رایانه به وجود آمده است، دنیای مجازی
جدید به نام فضای سایبر است. در فضای مذکور یعنی صلاحیت کیفری مراجع قضایی است. علیرغم وجود
اختلافات در خصوص محل وقوع جرم و ضابطه تشخیص آن جهت تعیین دادگاه یا دادسرای صالح مسئله مهمی
که در این زمینه به ویژه در دهه های اخیر به وجود آمده است تشخیص محل وقوع جرم در فضای سایبر است،
چون فضای الکترونیکی و اینترنت با فضای فیزیکی و جغرافیایی ملموس که حقوق سنتی ناظر به آن است
متفاوت میباشد به طوری که این فضا کاملا غیرملموس و مجازی است و مرز جغرافیایی نمیشناسد. سوء
استفاده های فراوان از فضای سایبری و یا همان فضای مجازی موجب پیش بینی تدابیر کیفری ار در این زمینه
شده است. اما با توجه به مشکلات بسیاری که فراروی تدابیر کیفری وجود دارد، سیاست پیشگیری از وقوع این
جرائم مناسب ترین تدبیر سیاست جنایی است. در این میان، پیشگیری وضعی یکی از اقدامات مهم وکاربردی
محسوب میشود، ولی این پیشگیری با محدودیت هایی مواجه است که از جملۀ آنها میتوان به نقض موازین
حقوق بشر اشاره کرد. ماهیت فضای سایبر به گونه ای است که تجلی هرچه بیشتر آزادی بیان و جریان آزاد
اطلاعات را موجب شده و همچنین با امکاناتی که جهت برقراری انواع ارتباطات ایمن فراهم آورده، به نوعی در
جهت حفظ حریم خصوصی افراد گام برداشته است. اما تدابیر پیشگیرانۀ وضعی از جرائم سایبری، در بعضی
موارد حقوق افراد را نقص میکند. در این پژوهش به بررسی سیاست کیفری ایران در جرایم سایبری و راه های
پیشگیری از آن میپردازیم.
Machine summary:
استفاده از هوش مصنوعي و قدرت تفکر و استنتاج کامپيوتري، از ديگر ويژگيهاي کامپيوترهاي اين نسل است ، تغييرات گسترده در ساخت رايانه هاي مطمئنا به تغييرات تکنولوژيکي ختم نخواهد شد و تغييرات فرهنگي را نيز به دنبال خواهد داشت ، اما تغييرات فرهنگي چيست و چه تأثيري بر زندگي اجتماعي انسان خواهد گذاشت و در نهايت تأثير آن بر حقوق کيفري جامعه چه خواهد بود؟ در يک اظهارنظر کلي ميتوان گفت که جرايم رايانه همزاد خود رايانه تلقي ميشوند و با شروع استفاده از رايانه اين جرايم نيز پا به عرصه وجود گذاشتند، اين تعريف با تعاريفي که طرفداران مکتب عدالت مطلق و تعريف جامعه شناختي (جرم هر عملي است که نظم جامعه را مختل نمايد) جرايم رايانه اي همخواني دارد، اما از ديدگاه حقوق جزاء جرم عملي است که قانون گذار آن را جرم شناخته باشد، به عنوان مثال پس از مظنون شدن پليس انگلستان به يک جوان ٢٣ ساله که با تماس با يک شرکت بزرگ رايانه اي پيشنهاد کرده بود که در عوض گرفتن وجوهي، طريقه گرفتن اطلاعات سري از رايانه هاي ساير مراکز را به آن ها آموزش دهد و دستگيري وي به عنوان باج خواهي يک باند سرقت بين المللي کشف شد، پس از تحقيقات به عمل آمده معلوم شد که اين جوان با سيستمي آشناست که ميتواند از رايانه هاي حساس نظامي و تجاري کشور اطلاعات کسب کند، بعلاوه اين جوان با چند باشگاه اطلاعاتي در آلمان و آمريکا سروکار داشته و ظرف چند سال اطلاعات را به صورت رمز با آن ها مبادله ميکرده است ، اين جوان با استفاده از سيستم عقل رايانه اي کيلفورد توانسته است از سيستم هاي اطلاعاتي موجود در وزارت دفاع انگلستان و نيز ناسا اطلاعات زيادي کسب نمايد، مسئله اساسي در رابطه با او اين بود که عمل او عليرغم تأثير قابل ملاحظه اي که بر بحث امنيت ملي انگلستان داشته است در آن زمان جرم به حساب نميآمد و جوان مورد ذکر به راحتي از اعمال مجازات گريخت ، بر اين اساس بدون توجه به تعريف جامعه شناختي جرم در مبحث قصد داريم ببينيم پيشينه شناخت جرم رايانه اي به کجا باز ميگردد.