Abstract:
زمینه و هدف: تعهد به نفع اشخاص ثالث یکی از مواردی است که متعاملین میتوانند آن را در عقود
خود درج کنند و قانون مدنی ما که برگرفته از قانون فرانسه است، تعهد به نفع اشخاص ثالث را پذیرفته و
مورد بحث و بررسی قرارداده است. شخصی که درعقد دخالت نمیکند و قائم مقام متعاملین هم بشمار
نمیآید، شخص ثالث نام دارد. هدف از این مقاله، بررسی ماهیت ومصادیق تعهد به نفع اشخاص ثالث،
میزان تاثیر اراده متعاملین و ثالث در اینگونه تعهدات و نحوه انحلال آن به طرق مختلف میباشد.
روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی نگارش شده است.
یافتهها و نتایج: تعهدات همواره به نفع اشخاص ثالث نیست و میتواند به فعل ثالث نیز باشد. در کلیه ی
عقود به استثنای عقد وقف، مجاز به ذکر چنین تعهداتی می باشیم البته لازم به ذکر است در عقد وقف اگر
تعهد به سود ثالث برعهده واقف باشد، کاملا صحیح است وهیچ ایرادی بر آن وارد نیست. بسیاری از
افرادبا استناد به ماده ١٠ قانون مدنی بر این باورند هر مطلبی را که اراده کنند میتوانند در قراردادهای خود
درج کنند در صورتی که اینطور نیست، قانون تا جایی به طرفین قرارداد آزادی اراده داده است که بر
خلاف قوانین آمره، اخلاق حسنه و نظم عمومی نباشد. درنتیجه یکی از استثنائات اصل نسبی بودن
قراردادها، تعهد به نفع اشخاص ثالث است که به دو روش قابل درج در قرارداد است و مانند بسیاری از
تعهدات میتوان آن را منحل نمود
Machine summary:
ب ) متعهدله يا مشروط له : يکي از طرفين معامله که تعهد به نفع ثالث را بر دوش طرف ديگر قرارداده است براي مثال در قرارداد بين الف و ب ، الف شرط ميکند که ب ديوار خانه همسايه را رنگ کند.
ir/articles//https:)قواعد- حاکم - بر - تعهد- به - نفع - شخص - ثالث ) ماهيت اين تعهد از نظر منشا پيدايش ، يک عقد است که با تراضي طرفين عقد بوجود مي آيد ومورد توافق آنها مي باشد.
طبق نظر دکتر کاتوزيان ، متعهد (مشروط عليه ) بايد تعهد را به نفع طرف ديگر قرارداد انجام دهد مگر اينکه يا در قرارداد تصريح شده باشد يا از اوضاع و احوال معلوم باشد که تعهد قائم به شخص بوده و فقط نسبت به ثالث ايجاد شده و قابل انجام است .
اگر بعد از الزام متعهد او همچنان از انجام تعهد امتناع کرد و به خرج مشروط عليه ، شخص ديگري هم نتواند تعهد را انجام دهد فقط مشروط له حق فسخ دارد و ثالث نميتواند قرارداد را فسخ کند مگر اينکه طرفين معامله اين حق را براي ثالث در عقد پيش بيني کرده باشند.
زيرا اين حقي که براي ثالث بوجود آمده است از ابتدا در معرض انحلال بوده و با توافق طرفين معامله ايجاد شده و متعاملين هرزمان که اراده کنند ميتوانند با فسخ قرارداد علاوه بر انحلال عقد اصلي، تعهد به نفع ثالث را نيز از بين ببرند.