Abstract:
آنچه در قاموس ما مرگ نام گرفته و به تلخی از آن یاد میکنیم، در نگاه انسان برزگر، پیوند درگذشتگان با زمین و انتظاری برای رستاخیز بود؛ همچون دانهای که به امید تجدید حیات در خاک دفن میکرد. شواهد برجای مانده از شیوههای سوگواری، گویا است که در این وادی، زنان نقش مهمتری ایفا میکردهاند؛ چنانکه نقش بهسزائی در آئینهای برزگری داشتهاند. بنابراین جستار حاضر، با هدف تبیین نقش زنان در آئینهای سوگواری و ارتباط آن با آئینهای کشاورزی، درصدد است به این پرسشها پاسخ دهد که چرا کنشگران آئینهای سوگ اغلب زنان هستند؟ و آیا ارتباطی بین آئینهای سوگواری و آئینهای کشاورزی وجود دارد؟ در همین راستا این پژوهش، هشت نگاره ایرانی با مضمون سوگ از دوره ایلخانی تا صفویه را به روشی تاریخی–تحلیلی با کاربست رویکرد آیکونوگرافی تحلیل کرد. نتایج نشان میدهد آئینهای سوگواری ذاتاً جهت فعالسازی قوای نباتات -که در قالب ایزدان گیاهی تجسد یافتهاند- صورت میپذیرفت. این پویه طی استحالهای کلی، از سوگواری برای خدای نباتی آغاز، سپس به سوگواری برای شخصیتهای اساطیری-حماسی و نهایتاً شخصیتهای تاریخی دگرسان شد. بر مبنای قرینهسازی سوگواری و کشاورزی، از آنجا که حضور زنان در زمینهای زراعی مبارک انگاشته میشد، حضور ایشان در سوگواریها توجیه میپذیرد.
What we call death in our dictionary, and which we often refer to bitterly, in the eyes of agriculturists was a connection of the deceased with the earth and the expectation of resurrection; Like a seed buried in the soil in the hope of rebirth. The remaining written and visual pieces of evidence of mourning rituals indicate that women played a more critical role in this way; as they played an important role in planting and harvesting agricultural products. Therefore, the present article, with the aim of explaining the role of women in mourning rituals and its relationship with agricultural rituals, seeks to answer these questions: Why the operatives of mourning rituals are primarily women? And is there any connection between these rituals (mourning and request for fertility from nature)? In this regard, this paper will analyze eight Persian paintings with the theme of mourning from the Ilkhanid to the Safavid period in a historical-analytical way using the iconographic approach. The results show that mourning rituals were inherently used to activate the forces of plants that are often embodied as plant gods/goddesses. During a transformation, this pattern has changed from a form of mourning for the goddess of fertility to mourning for the general public. The presence of women in the mourning rituals was also considered blessed and auspicious because of their liaison with mother-earth. Thus, based on the symmetry of mourning and agriculture, the presence of women in mourning and the performance of various rituals by them is justified.
Machine summary:
ناشر: مؤسسٔە انتشارات دانشگاه تهران (به تصویر صفحه رجوع شود) * اين مقاله برگرفته از پاياننامٔە کارشناسي ارشد هنر اسلمي با عنوان »مطالعٔە آيين سوگ در ايران و بازنمايي آن در نگارههاي شاهنامههاي مصور« است که توسط نويسندٔە اول و به راهنمايي نويسندٔە دوم در دانشگاه هنر اصفهان گردآوري شد.
طي اين پژوهش ها، ريشه يابي صورت نگرفته و تنها به بيان رابطۀ برخي کنش هاي سوگواري با اساطير بسنده شده است .
روششناسي تحقيق اين پژوهش کيفي با رويکردي تاريخي-تحليلي و با اتکا بر چارچوب نظري آيکونوگرافي به روش پانوفسکي، تصوير زنان را در آيين هاي سوگواري در برخي نگارههاي ايراني تحليل ميکند.
براساس کتيبه هاي اطراف، اين صحنه مربوط )به تصویر صفحه رجوع شود) بازنمايي حضور زنان سوگوار در نگارگري مضمون سوگواري و حضور برجستۀ زنان سوگوار در نگارگري ايراني نيز به خوبي بازنمايي شده است ؛ براي مثال در نگارض سوگواري براي ايرج (تصوير ٥، راست )، ايرج، شاهزادض جواني که نوع مرگش بيشباهت به مرگ سياوش نيست ، جايگزين ايزد شهيدشونده و عنصر اصلي روايت تلقي ميشود.
بازنمايي نقش زنان در سوگواري در نگارهها؛ راست : بخشي از سوگ براي اسکندر؛ چپ : بخشي از صورت تابوت اسکندر؛ پايين : بخشي از مردن اسکندر به زمين بابل (به تصویر صفحه رجوع شود) منبع : نگارندگان از انطباق وجوه تشابه ميان گونه هاي تصويري و نگارهها ميتوان اذعان داشت که ارکان اساطيري سوگ، دستخوش دگرگوني شده و ايزد باروري در قامت پهلوانان و قهرمانان حماسي تجلي پيدا کرده است و زنان در آيين سوگواري در قالب مادران و همسران قهرمانان حلول کردهاند.