Abstract:
مقدمه و هدف: این پژوهش مطالعه و شناسایی ابعاد و مولفههای فساد آکادمیک در آموزش عالی ایران است. روش شناسی: رویکرد پژوهش از نوع آمیخته است که از طرح اکتشافی (ابزارسازی) بهره گرفته شده است. در بخش کیفی از روش تحقیق نظریه داده بنیاد بهره گرفته شد. میدان تحقیق در این بخش شامل اساتید حوزه آموزش عالی در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، صنعتی امیرکبیر، کردستان و دانشگاه سمنان بودند که از این میان با استفاده از روش نمونهگیری نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب و دادهها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل دادهها از روش کدگذاری باز، محوری و منتخب و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شد. در نهایت مضامین و مقولههای اصلی بر اساس الگوی سه بعدی شرایط / فرآیند / پیامد استخراج و مدل نظری حاصل از دادهها ترسیم گردید. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی و با بهرهگیری از پیمایش انجام شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل استادان و صاحب نظران در دانشگاههای مذکور بودند که از این تعداد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، به ترتیب دانشگاه، دانشکدهها و گروههای آموزشی به عنوان خوشه انتخاب و پرسشنامهها به صورت کاملا تصادفی در بین خوشههای منتخب اجرا شد. در این بخش، بعد از طراحی ابزار پرسشنامه بر اساس یافتههای بخش اول، آزمون نرمال بودن دادهها انجام و از روش تحلیل عامل تاییدی برای روایی پرسشنامه استفاده شد که این کار برای بخش مفهوم فساد؛ عوامل موثر بر فساد علمی و همچنین پیامدها انجام شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که مضامین و مقولههای مربوط ابعاد مفهومی فساد آکادمیک عبارت از ابعاد ساختاری؛ ابعاد غیرساختاری- علمی میباشند. هم چنین مقولههای اصلی فساد آکادمیک در بعد شرایط علی؛ شرایط زمینهای و شرایط مداخله گر ترسیم و در نهایت، پیامدهای حاصله هم استخراج گردید. نتایج نشان میدهد که در بعد ساختاری- اداری، عامل توسعه کمی آموزش عالی با میانگین (4. 0489) بیشترین اهمیت را دارند و در بعد غیرساختاری- علمی، سرقت ادبی با میانگین (4. 0326)؛ بیشترین نوع فساد علمی و جعل با میانگین (3. 6304) کمترین نوع از این گونه است. هم چنین در بین عوامل علی، مکانیسمهای تولید علم با میانگین (15. 7011)؛ در عوامل زمینهای، آموزش عالی تودهای و مدرک گرایی با میانگین (15. 7880) و در بین عوامل مداخله گر، ساختارهای معیوب و فساد اداری در بخشی ازبدنه اجرایی با میانگین (11. 6739) بیشترین اهمیت را دارند.. نتیجهگیری: نتایج پژوهش منعکس کننده ابعاد فساد آکادمیک در آموزش عالی کشور است و حاوی نکات ارزشمندی برای تصمیم گیران و سیاست گذاران این عرصه است.
The purpose of study is survey to identify the dimensions and components of academic corruption in Iranian higher education. The research approach is heuristic mixed method. In the qualitative part, the Grounded Theory(GT) method was used. The participants in this section consisted of 20 professors of higher education in Tehran, Allameh Tabataba'i, Amirkabir University of Technology, Kurdistan and Semnan Universities of which selected through theoretical sampling method and data were collected using the Semi-structured interviews. Data were analyzed using open, axial and selective coding methods using MAXQDA qualitative analysis software. The results show that the concepts and categories related to the conceptual dimensions of academic corruption are structural, non-structural, and scientific. Also, the main categories of academic corruption were drawn in terms of causal, contextual, and confounding conditions, and finally, the resulting outcomes. The quantitative part was done by descriptive method and using survey. In the quantitative part, after designing the questionnaire tool based on the findings of the first part, data were tested for normality and confirmatory factor analysis was used for validity of the questionnaire, which was done for the concept of corruption; factors affecting academic corruption and its consequences. Then, using the Chi-square method and Friedman analysis, the dimensions, factors, and consequences of academic corruption were examined. The results show that in the structural-administrative dimension, the most important factor is the quantitative development of higher education with a mean (4.0489), and in the non-structural dimension, literacy with a mean (4.0326) is the most important; Is the least common of these species. Also among the causal factors are the mechanisms of production of science with a mean (15.7011); in the underlying factors, the mass higher education and the Credentialism with a mean (15.7880); Average (11.6739) is the most important.