Abstract:
شخصیت و زندگی پیامبر خاتم(ص) بهعنوان آخرین پیامبر که منشأ تحولات سترگی در عالم شده، همواره موردتوجه خاورشناسان بوده است، ولی تصویری که آقای یوری روبین از شخصیت پیامبراکرم(ص) در دائرةالمعارف قرآنی لیدن در بخشی از مقاله محمد(ص) ارائه کرده است در بسیار از موارد با تصویری که مورّخان مسلمان ارائه دادهاند، تفاوت چشمگیری دارد. ازاینرو، این مقاله با کاربست روش توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد انتقادی دیدگاههای یوری روبین را به بحث گذاشته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که علت بیتوفیقی یوری رویین در ارائه تصویر درست، علاوه بر بینش دینی، سیاسی و علمی، به شیوه مطالعات او در مسائل تاریخ اسلام باز میگردد. به نظر میرسد نویسنده مقاله «محمد» در دائرةالمعارف، به دلیل نداشتن روشی مناسب در بررسی و تحلیل حوادث و جریانهای عصر رسول گرامی چندان موفق نبوده است. در این نوشتار، مهمترین ضعفهای مقاله فوق مانند پیشفرضهای نادرست از اسلام و شخصیت پیامبر اسلام(ص)، مراجعهنکردن به منابع شیعه، اعتماد بیش از حد به تألیفات مستشرقان، اکتفانمودن به نظریه علمای اهل سنت و عدم مراجعه به منابع شیعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
The personality and life of the last prophet (P) as the last prophet of God who became the source of great changes in the world, has always been the focus of orientalists, but Mr. Uri Rubin’s picture of the character of the Holy Prophet (P) in Leiden Quranic Encyclopaedia in part of the article on Mohammad (P) in many cases is significantly different from the picture presented by Muslim historians. Therefore, this article has discussed Uri Rubin’s views using the descriptive-analytical method with a critical approach. The findings of the research indicate that the reason for Uri Rubin’s lack of success in presenting the correct image, in addition to his religious, political and scientific insight, is due to his method of studying the issues of Islamic history. It seems that the author of the article “Mohammad” in the encyclopedia was not very successful due to not having a suitable method for analyzing the events and currents of the era of the beloved Prophet. In this article, the most important weaknesses of the above article, such as incorrect assumptions about Islam and the personality of the Prophet of Islam (P), not referring to Shia sources, excessive trust in the writings of Orientalists, relying on the theory of Sunni scholars and not referring to Shia sources are examined and analyzed
Machine summary:
یکی از مقالاتی که به معرفی شخصیت پیامبر( پرداخته، مقاله «محمد» است که پرسشهایی را مطرح کرده است؛ ازجمله آیا «محمد»، تنها نام آن حضرت در قرآن است؟ آیات برخی از القاب پیامبر اکرم، مانند «المُزَّمّل» و «المُدَّثِّر» بر عقبنشینی و بیمیلی ایشان نسبت به رسالت و قیام دلالت نمیکند؟ مقصود از وحی و نبأ (اخبار غیبی) چیست؟ آیا هدف بعثت پیامبر اسلام محدود به به انذار کافران از عذاب روز رستاخیز است؟ آیا پیامبر نسبت به وحی و رسالت خویش شک داشته است؟ و...
بررسی و تحلیل در این مقاله بین غنیمتهایی که در میدان جنگ گرفته شده و انفال هیچ فرقی گذاشته نشده است، در صورتی که آنها دو موضوع کاملاً متفاوت از یکدیگرند؛ زیرا واژه «انفال» از مادّه «نفل» هم وزن (نفع) به معنای زیادی است (فیومی، المصباح المنیر، ۱۳۲۵ ق: ۲/ ۱۳۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۶ ق: واژه «نفل»؛ راغباصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1374: ۵۲۴)؛ و در اصطلاح فقه به غنائم و موهبتهای منقول و غیرمنقول از جانب خداوند برای حاکم اسلامی گفته میشود.
دین پیامبر( نویسنده مقاله مذکور با استناد به آیات قرآن کریم (انعام/6 و 163، زمر/12) و بهویژه به آیه (وَلاَ تَکونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکینَ( (یونس/105) حضرت محمد( را نخستین مسلمان در بین قوم خود دانسته است که با رهاکردن شرک به خدا مسلمان شد، وی در این باره چنین نگاشته است: «پیامبر قرآنی، در میان قوم خویش، اولین کسی بود که مسلمان شد؛ یعنی کسی که شرک را ترک کرده است.