Abstract:
یکی از اهداف برنامهها و سیاستهای دولتها در همه کشورهای جهان، کاهش مصرف کالاهای مضر سلامت انسان است. یکی از ابزارهای کنترلی به منظور کاهش مصرف این کالاها، افزایش نرخ مالیات بر مصرف آنها میباشد تا ضمن افزایش قیمت و در نتیجه کاهش مصرف، منابع مالی لازم در راستای فرهنگ سازی، آموزش و کنترل مصرف در جامعه تأمین شود. هدف مقاله حاضر برآورد نرخ بهینه مالیات بر مصرف کالاهای آسیبرسان به سلامت است به نحوی که با افزایش درآمدهای مالیاتی کمترین آثار اختلالزا بر رفاه خانوارها را به دنبال داشته باشد. برای این منظور در این مطالعه تقاضای کالاهای آسیبرسان به سلامت با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دوم به روش رگرسیون به ظاهرنامرتبط غیرخطی و اطلاعات سالهای 1390 الی 1398 برآورد و کششهای قیمتی آنها محاسبه شده است. سپس با استفاده از معیار رفاهی تغییرات جبرانی به تفکیک ریز دادهها (به ازاء هر خانوار نمونه)، در سناریوهای مختلف درآمدی، نرخهای بهینه مالیات در سال 1398 با استفاده از روشهای غیرخطی بهینهیابی، برآورد و تحلیل شدهاند. نتایج نشان میدهد با توجه به اینکه نرخهای مالیاتی یکسان در بین گروههای کالایی از نظر اجرایی سادهتر و عملیاتی میباشد، پیشنهاد میگردد که نرخ مالیاتی 31 درصدی (شامل مالیات بر ارزش افزوده و عوارض ماده 48 قانون الحاق تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1393) بر تمام گروههای کالایی اعمال گردد که در این شرایط متوسط کاهش رفاه هر خانوار نزدیک به 2310 هزار ریال بوده و میزان درآمد مالیاتی 68،595 میلیارد ریال بر اساس اطلاعات سال 1398 میباشد که بیش از 4 برابر عملکرد قانون بودجه در این سال میباشد.
Reducing the consumption of goods harmful to human health is one of the government’s policies goals all around the world. One of the control tools in order to reduce the consumption of these goods is to increase their consumption tax rate in order to increase prices resulting less consumption and provide the required financial resources for culturalization, education and consumption control in the society. The purpose of this article is to estimate the optimal taxation rate on the consumption of goods harmful to health in a way that despite increased tax revenues, it would have the least disruptive effects on the household’s welfare. For this purpose, using the almost ideal quadratic demand system based on non-linear seemingly unrelated regressions and the household’s data for 1390 to 1398, the demand for health-damaging goods, has been estimated and relevant price elasticities are calculated. Then, based on the compensating variation as a welfare measure by micro-data (for each sample household) and in various income scenarios, the optimal tax rates have been estimated and analyzed for year 1398, using nonlinear optimization methods. Based on the results and considering that implementing a same tax rate for all good groups are easier and more practical, a tax rate of 31% (including VAT and duties of article 48 of the Law on Accession Some Articles to the Regulatory for Part of Government Financial Regulations Act, 1393) is suggested to apply for all good groups. In this situation, the average welfare reduction for each household is close to 2310 thousand Rials and the amount of tax revenues would be 68,595 billion Rials, based on the information of year 1398. This tax revenue is more than 4 times of the budget law performance in this year.
Machine summary:
براي اين منظور در اين مطالعه تقاضاي کالاهاي آسيب رسان به سلامت با استفاده از سيستم تقاضاي تقريباً ايده آل درجه دوم به روش رگرسيون به ظاهرنامرتبط غيرخطي و اطلاعات سال هاي ١٣٩٠ الي ١٣٩٨ برآورد و کشش هاي قيمتي آنها محاسبه شده است .
نتايج نشان ميدهد با توجه به اينکه نرخ هاي مالياتي يکسان در بين گروه هاي کالايي از نظر اجرايي ساده تر و عملياتي مي باشد، پيشنهاد مي گردد که نرخ مالياتي ٣١ درصدي (شامل ماليات بر ارزش افزوده و عوارض ماده ٤٨ قانون الحاق تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوب سال ١٣٩٣) بر تمام گروه هاي کالايي اعمال گردد که در اين شرايط متوسط کاهش رفاه هر خانوار نزديک به ٢٣١٠ هزار ريال بوده و ميزان درآمد مالياتي ٦٨،٥٩٥ ميليارد ريال بر اساس اطلاعات سال ١٣٩٨ مي باشد که بيش از ٤ برابر عملکرد قانون بودجه در اين سال مي باشد.
با توجه به مطالب مذکور هدف اصلي در اين تحقيق آن است که به صورت همزمان عوامل اقتصادي و اجتماعي مؤثر بر مصرف اين کالاها را با تأکيد بر ابزار قيمتي (افزايش نرخ ماليات بر مصرف ) و نرخ بهينه ماليات براي هر يک از کالاهاي آسيب رسان به سلامت جامعه را با مد نظر قرار دادن اثربخشي آن بر الگوي مصرف و رفاه خانوارها و همچنين درآمد دولت محاسبه نمايد.
“Some Empirical Evidence on Demand System an Optimal Commodity Taxation”, The Japanese Economic Review, Vol. 57, pp.
“The Computation of Optimum Linear Taxation”, Review of Economic Studies, Vol. 37, pp.