Abstract:
یکی از موضوعهای مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمۀ دوم سلطنت ناصرالدینشاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟
یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهرهگیری از اسناد و نقشههای تاریخی و منابع کتابخانهای انجام شد، نشاندهندۀ این امر بود که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی در خصوص مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوسکو سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدنظر خود در مفاد کمیسیونهای مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولتهای واسطه و براساس پروتکلهای تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی سال 1332 ه.ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند.
One of the disputed issues between Iran and the Ottomans from the second half of Naser al-Din Shah's reign onwards was the construction of the boundary fortifications of Marivan, Avroman, and Lahijan on the Iranian-Ottoman boundary. This research seeks to find the answer to the question: What effect did the construction of boundary fortifications on the boundaries of Marivan, Avroman, and Lahijan have on Iran-Ottoman relations and the developments of Iran's western boundaries in the Qajar era?
The findings of this research, which were carried out with the descriptive-explanatory method and the use of historical documents and maps, and library resources, showed that the Ottoman government following the construction of new boundary fortifications by the Iranian government in Ardalan Kurdistan and Mukriyan tried to create tension in the western boundaries of Iran by making claims on the boundary blocks of Marivan, Avroman, and Lahijan and with the internal plans of these areas in Statusquo plan and accepting his desired conditions in the provisions of the boundary committees. Finally, with the intervention of intermediary governments and based on the protocols of Tehran and Istanbul and the Boundary Commission in 1332 A.H., These areas were recognized as belonging to the Iranian government.
Machine summary:
بنابراين مقالۀ حاضر درصدد پاسخ به اين پرسش اسـت کـه احـداث اسـتحکامات مـرزي در سرحدات مريوان ، اورامان و لاهيجان در عهد سلطنت ناصرالدين شاه ، چه تـأثيري در روابط ايران و عثماني و تحولات مرزهاي غربـي ايـران در عصـر قاجـار داشـت ؟ در عصر قاجار تلاش عثمانيها براي تسلط بر برخـي منـاطق اسـتراتژيک در مرزهـاي غربي ايران ، از جمله نوار مرزي کردسـتان اردلان و مُکريـان بـود؛ بـه همـين دليـل عثمانيها با سوء استفاده از شرايط داخلي ايران و شورش هاي رخ داده در اين منـاطق ، سعي داشتند بلوکات مرزي مريوان ، اورامان و لاهيجان را ابتدا تحـت «اسـتاتوس کو» قرار دهند و سپس براي جدايي اين مناطق از خاک ايـران و الحـاق آنهـا بـه قلمـرو عثماني اقدام کنند، اما تـلاش حکـام سـرحدي و سياسـت مداران ايرانـي حاضـر در کميسيون ها و پروتکل هاي مرزي، مانع از تحقق اهداف عثمانيها شد.
در چندين سند و عريضـۀ بـه جـاي مانـده از عصـر قاجـار، بـه اسـتحکامات ، قراول خانه و توپخانۀ قلعۀ شاه آباد و ديگـر قلعـه هاي بلـوک مريـوان (قلعـۀ قـديمي مريوان ، قلعۀ فرهادآباد و قلعۀ لشکرآباد) اشاره شده است که باعث به وجود آمـدن تنش هايي در روابط سياسي ايران و عثماني شده بـود (گزيـدٔە اسـناد سياسـي ايـران و عثماني، ١٣٦٩: ٢٥٩/٢-٢٩٦؛ نصرالله خان مهندس ، نسخه خطي: a ٥).