Abstract:
واقعه کربلا یکی از مباحث و موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که اندیشمندان و صاحبنظران شیعه و سنی در حوزههای مطالعات تاریخی، کلامی، فقهی و حدیثی با انگارههای متفاوتی بدان نگریسته و پرداختهاند. یکی از شخصیتهای نامور و نظریهپرداز حوزه فقه و اندیشه کلامی اهلسنّت ابوبکربن عربی است که دیدگاههای او نسبت به واقعه کربلا مدتهاست مورد بهرهبرداری جریانهای سلفی قرار میگیرد. او در کتاب «العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابه بعد وفاه النبی (ص)» در قالب یک نظم/سازه گفتمانی به تحلیل واقعه کربلا پرداخته است. در این نظم گفتمانی، گفتمان یا گفتمانهایی خودی و برجسته شده و گفتمانی نیز غیرخودی و به حاشیه رانده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلئو و موفه مشخص شد، سازه گفتمانی در گزارش ابن عربی تلفیقی از سه گفتمان عاطفی، تاریخی و سیاسی است. در این میان گفتمان سیاسی برجسته و دو گفتمان دیگر هوشمندانه و آگاهانه در خدمت گفتمان سیاسی قرار گرفته و به حاشیه رانده شدهاند.
The incident of Karbala is one of the important issues and topics in the history of Islam, which Shia and Sunni thinkers and experts in the fields of historical, theological, jurisprudence and hadith studies have looked at and discussed it with different ideas. One of the famous personalities and theoreticians in the field of Sunni jurisprudence and theological thought is Abu Kirban Arabi, whose views on the Karbala incident have long been exploited by Salafi currents. In his book "Al-Awasim Man Al-Qawasim Fi Research on the Situations of the Companions after the Death of the Prophet (PBUH)" he has analyzed the incident of Karbala in the form of a discursive order/structure.
Machine summary:
با توجه به اهميت و تأثير ديـدگاه ابن العربـي بر منابع و انديشمندان پس از خـود و حتـي در عصـر حاضـر کـه منبعـي بـراي تـاريخ عاشورا نزد برخي عالمان اهل سنت است و در تبيين تاريخ عاشورا بدان استناد ميکنند، در اين پژوهش که جنبۀ اکتشافي دارد، با رويکردي توصيفي-تحليلـي و بـا اسـتفاده از روش تحليل گفتمان به بررسي و تحليـل گـزارش او در کتـاب العواصـم مـن القواصـم پرداخته ايم .
در ايـن ميـان ، پايان نامـه اي بـا عنوان «بررسي و نقد کتاب العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصـحابه بعـد وفـا النبي صلي الله عليه و آله و سلم »٢ نوشته شده که مؤلف با رويکرد توصيفي- تحليلي به نقد ديدگاه هاي ابن العربي، از جمله در مورد واقعۀ کـربلا پرداختـه اسـت ، امـا مؤلـف همچـون ابن العربـي دچـار غـرض ورزي و سـوگيري شـده و بـا اسـتفاده از واژه هـا و اصطلاحات داراي بار ارزشي و سـوگيرانه ، ديـدگاه هاي ابن العربـي را رد کـرده اسـت عمـار طـالبي نيـز در رسـاله اي بـا عنـوان «آراء ابن العربـي الکلاميـة و نقـده للفلسـفة اليونانية »، به تفصيل عقايد او را بررسي کرده که به دليل رويکرد و شـيؤە بررسـي، بـا اين پژوهش متفاوت است .
اين سفر ظاهراً سياسي بود، اما آثار و پيامدها و حتي زمان آن - ده سال - نشان ميدهـد کـه يـک سـفر سياسـي - علمـي هدفمند بوده است ؛ زيرا اين سفر براي ابن العربي دستاوردهاي علمي مهمي بـه همـراه داشت و او در بيت المقدس ، دمشق ، بغداد، حجاز، اسـکندريه و غيـره بـا بسـياري از دانشمندان مذاهب گوناگون ديدار و در حلقۀ درس و مناظره آنهـا شـرکت کـرد و بدين صورت با انديشه هاي گوناگون آشنا شد (قاضي عياض ، همـان ، ٦٦-٦٨؛ ذهبـي، ١٤١٩: ٦١/٤-٦٣؛ نباهي، همان ، ١٠٥-١٠٦).