Abstract:
قطعه بستر مناسبی برای طرح انتقادهای اجتماعی است. انوری ابیوردی از شاعران معروف قرن ششم نیز در قطعهی والی گدا، نسبت به جهالت مردم و درک نادرست آنان از شرایط سیاسی و اجتماعی و نحوهی حکومتداری سلجوقیان واکنش نشان داده است؛ بنابراین پژوهش حاضر برمبنای تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف (1989)، در سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین، چگونگی تعامل انوری با اوضاع خفقانآمیز مسلّط بر زمان خود را بررسی میکند. در این قطعه در سطح توصیف، چگونگی تبیین ایدئولوژی و فکر شاعر با ایجاد روابط همنشینی و گاهی تضاد و متناقض و برقراری ارتباط بین واژگان، تحلیل شده است. در سطح تفسیر، چگونگی استفاده از نقش اعتراضی بینامتنیت تلمیح برای بیان مقصود خود شاعر و در سطح تبیین، تقابل ایدئولوژی انوری زیرک با ایدئولوژی حاکمان در قطعهی والی گدا و استیلای سیاسی روش پارادوکس و روش مناظرهی انوری برای اعمال قدرت غیرمستقیم تحلیل شده است.
The piece is a suitable platform for social criticism. Anuri Abivardi, one of the famous poets of the 6th century, has also reacted to the ignorance of the people and their misunderstanding of the political and social conditions and the way of governance of the Seljuks in the piece Vali Gada. Therefore, based on the analysis of Norman Fairclough's (1989) critical discourse, the present research investigates how Anuri interacts with the suffocating situation dominating his time in three levels of description, interpretation and explanation. In this piece, it has been analyzed at the level of description of how to explain the poet's ideology and thought, by creating coexistence and sometimes conflicting relationships and communicating between words. At the level of interpretation of how to use the intertextual protest role of allusion to express the poet's own intention, and at the level of explaining the confrontation between the clever Anuri's ideology and the rulers' ideology in the Beggar Governor's piece and political conquest, Anuri's method of paradox and debate has been analyzed to exercise indirect power.
Machine summary:
انوري ابيوردي از شاعران معروف قرن ششم نيز در قطعه ي والي گدا، نسبت به جهالت مردم و درک نادرست آنان از شرايط سياسي و اجتماعي و نحوه ي حکومت داري سلجوقيان واکنش نشان داده است ؛ بنابراين پژوهش حاضر برمبناي تحليل گفتمان انتقادي نورمن فرکلاف (١٩٨٩)، در سه سطح توصيف ، تفسير و تبيين ، چگونگي تعامل انوري با اوضاع خفقان آميز مسلط بر زمان خود را بررسي ميکند.
در سطح تفسير، چگونگي استفاده از نقش اعتراضي بينامتنيت تلميح براي بيان مقصود خود شاعر و در سطح تبيين ، تقابل ايدئولوژي انوري زيرک با ايدئولوژي حاکمان در قطعه ي والي گدا و استيلاي سياسي روش پارادوکس و روش مناظره ي انوري براي اعمال قدرت غيرمستقيم تحليل شده است .
اميني شلمزاري (١٤٠٠)، مباحث گفتمان شناسي را در بخش واژه ها با علوم معاني، بيان و بديع مقايسه و براي تحليل خسرو و شيرين نظامي به کار گرفته و با مقايسه ي دانش هاي بلاغي و رويکرد فرکلاف ، تحليلي از اين رويکرد ارائه داده است .
١. تقابل ضماير «ما» و «شما» با ضمير «او» انوري در اين قطعه براي بيان تقابل شرايط زندگي جامعه ي زمان خود از ضماير «ما» و «شما» و ضمير «او» استفاده مي کند: در و مرواريد طوقــش اشک اطفال منست لعل و ياقوت ستامش خون ايتام شماست او که تا آب سبو پيوسته از ما خواسته است گر بجويي تا به مغز استخوانش زان ماست اين رويکرد روان شناختي و زيباييشناختي در گفت وگو موجب تقويت گفتمان انوري و تضعيف گفتمان حاکمان مي شود.