Abstract:
در دو دهۀ اخیر، اشتیاق حاجی، با برجسته کردن بخشی از مسئلۀ اختیار که پیش از این توجه چندانی به آن نشده بود، استدلال کرده است که تعینگرایی علی نهتنها مسئولیت اخلاقی، بلکه الزامات اخلاقی را هم با چالش مواجه میسازد. وی در این زمینه میکوشد از طریق اثبات ویژگی برخورداری از امکانهای بدیل برای الزامات اخلاقی و سپس نشان دادن تعارض آن با تعینگرایی علی، از ناسازگاری الزامات اخلاقی با تعینگرایی علی دفاع کند. نوشتار حاضر، با بررسی دیدگاه وی دربارۀ اثبات امکان بدیل قوی برای الزامات اخلاقی که در حفظ اعتبار استدلالش نقشی مهم ایفا میکند، کوشیده است نشان دهد که مدعای وی دربارۀ عدم نیازمندی الزامات اخلاقی به منشأ نهایی بودن عامل نادرست یا دستکم نامدلل است. گفتنی است که نقد مذکور فقط شیوۀ استدلال وی را زیر سؤال میبرد، ازاینرو به مدعای اصلی وی دربارۀ ناسازگاری الزامات اخلاقی با تعینگرایی علی نهتنها خللی وارد نمیسازد که حتی آن را تقویت هم میکند
Emphasizing an already unattended part of the free will question and in the past two decades, Ishtiyaque Haji has argued that causal determinism challenges not only moral responsibility but also moral obligations. To this end, he tries to defend the incompatibility of moral obligations with causal determinism by proving that moral obligations have alternative possibilities and then showing its conflict with causal determinism. The article at hand examines his viewpoint to proving the possibility of strong alternatives for moral obligations – as an important factor for the preservation of the validity of his argument – and tries to show that his claim about the moral obligations’ lack of need to ultimate origination is an incorrect or at least unreasonable factor. It is noteworthy that this criticism only questions his argument method; therefore, it not only does not pose a problem for his main claim about the incompatibility of moral obligations and causal determinism, but also strengthens it.
Machine summary:
نوشتار حاضر، با بررسي ديدگاه وي دربارة اثبات امکان بديل قوي براي الزامات اخلاقي که در حفظ اعتبار استدلالش نقشي مهم ايفا مي کند، کوشيده است نشان دهد که مدعاي وي دربارة عدم نيازمندي الزامات اخلاقي به منشأ نهايي بودن عامل نادرست يا دست کم نامدلل است .
گفتني است که نقد مذکور فقط شيوة استدلال وي را زير سؤال مي برد، ازاين رو به مدعاي اصلي وي دربارة ناسازگاري الزامات اخلاقـي بـا تعين گرايي علي نه تنها خللي وارد نمي سازد که حتي آن را تقويت هم مي کند واژگان کليدي اشتياق حاجي ، الزامات اخلاقي ، امکان بديل قوي ، تعين گرايي علي ، منشأ نهايي 1 * اين مقاله برگرفته از رسالۀ دکتري نويسندة مسئول با عنوان «نقد و بررسـي ديـدگاه اشـتياق حـاجي دربـارة نسـبت ضرورت علي با الزامات اخلاقي » با راهنمايي دکتر رضا برنجکار و مشاورة دکتر جعفر مرواريد است .
حاجي تا اينجا استدلال کرد که حتي اگر مسئوليت اخلاقي مستلزم کنترل عميق ، منشأ نهايي بودن و رهايي از گذشته باشد، الزام اخلاقي اين گونه نيست .
اگر الزامات اخلاقي افزون بر نيازمندي به امکان هاي بديل ، مستلزم منشأ نهايي بودن عامل نيز باشد، آنگاه اين امر از دو طريق ميتواند به اثبات ناسازگاري الزامات اخلاقي با تعين گرايي کمک کند.
گذشته از اين ، با اثبات اينکه الزامات اخلاقي مستلزم منشأ نهايي بودن عامل است ، ميتوان نشان داد که امکان بديل مورد نياز براي الزام اخلاقي از نوع قوي است نه از نوع ضعيف .