Abstract:
رابطه میان اخلاق و دین به ویژه پس از سکولاریزه شدن جوامع غربی و دین زداییهای اجتماعی مورد بررسیهای متعددی واقع شده است. این ارتباط از جهاتی چون معنا شناختی، وجود شناختی، تاریخی و غیره قابل بررسی است. ظاهر امر آن است که اصل رابطه تاریخی میان دین و اخلاق مورد وفاق عموم فیلسوفان و اندیشمندان است. در عین حال چگونگیِ این ارتباط محل سؤال و بررسی برخی از اندیشمندان میباشد. برخی از معاصران ضمن پذیرش اصل ارتباط تاریخی میان دین و اخلاق، منکر ارتباط منطقی میان این دو شدهاند و از این رهگذر اخلاق را مستقل از دین غیر استوار بر پایههای دینی قلمداد کردهاند. ابوالقاسم فنایی در کتاب «دین در ترازوی اخلاق» ضمن پذیرش ارتباط تاریخی عمیق دین و اخلاق مدعی است این ارتباط، ارتباط منطقی نبوده و نمیتواند دلیل استواری اخلاق بر مبانی دینی باشد. ایشان در مسیر اثبات مدعای خویش به نقد دیدگاه دو فیلسوف اخلاق (آنسکوم و مک اینتایر) پرداخته است. در این جستار کوشیده ایم تا ادعاهای ایشان در ارتباط تاریخی اخلاق و دین را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. شیوه نقد، تاریخی و تحلیلی است. در نوشتار حاضر نشان داده ایم که برداشت ابوالقاسم فنایی از دیدگاههای فلاسفه اخلاق برداشت کاملی نبوده و انتقادات ایشان بر دیدگاه آنسکوم و مک اینتایر روا نیست. از این روی مدعای نویسنده در استقلال اخلاق از دین در رویکرد تاریخی بدون دلیل باقی مانده است. هم چنین با بیان شواهد تاریخی روشن شده که ارتباط تاریخی میان اخلاق و دین خیلی عمیقتر از آن است که نویسنده بدان معتقد است و بیان شده که کشف ارتباط منطقی از ارتباط تاریخی، توقع بجایی نیست؛ چراکه هر کدام از آنها به صورت مستقل محل بحث علمی هستند.
Machine summary:
1. بیان مسئله مسئله ارتباط تاریخی اخلاق و دین بدین صورت است که در طول تاریخ بشریت، آیا اخلاق به عنوان یک عنصر جدای از دین در جامعه بشری وجود داشته و از هویت مستقلی برخوردار بوده است یا اینکه میتوان در بستر تاریخ، بین اخلاق و دین ارتباطی تصور کرد، به گونهای که نتوان به صورت مستقل تصویری برای اخلاق ارائه داد؟ پاسخی که نویسندۀ کتاب دین در ترازوی اخلاق میدهد، آن است که در ارتباط تاریخی دین و اخلاق هیچ تردید و مناقشهای وجود ندارد (فنایی، ابوالقاسم؛ 1395: 75).
سخن و نزاع در این بود که آیا میتوان از ارتباط تاریخی بین دین و اخلاق یک رابطه منطقی کشف کرد؟ آنسکوم با بیان ذکر شده در صدد اثبات این مطلب است که بین اخلاق و دین رابطه منطقیِ معناداری وجود دارد؛ بدین نحو که لازمه معناداری مفاهیم اخلاقی، الزام است که این الزام تنها از سوی خدای شارع تامین میشود.
. 2) اگر مراد آنسکوم از معناداری مفاهیم اخلاقی، آن چیزی باشد که ضمانت اجرایی آن معنا در عالم خارج را به دنبال داشته باشد، در این صورت ارتباط منطقی بین اخلاق و دین ثابت است و مناقشه نویسنده وارد نیست.
علت توجه مک اینتایر به اخلاق فردی که وجود الزام را برای عمل به مفاهیم اخلاقی ضروری میداند، نیز همان نکتهای است که در قبل به آن تذکر داده شد؛ اینکه شواهد تاریخی گواه بر این است که حذف خدای شارع به عنوان تامین کننده الزام برای عمل به اخلاق مشکلات حادّی را در پی داشته است.