Abstract:
پیشینه تقسیمبندی علوم به یونان باستان برمیگردد. از حکمای یونانی میتوان از ارسطو نام برد که برخی او را نخستین کسی میدانند که توانست علوم را تقسیم و طبقهبندی کند. او حکمت را به نظری و عملی، و حکمت نظری را به ریاضیات، طبیعیات، امور عامه، و الهیات تقسیم کرد و حکمت عملی را شامل سه بخش قرار داد: سیاست منزل، سیاست مُدُن، اخلاق. فلاسفه و حکمای مسلمان حکمت نظری را به سه بخش تقسیم نمودند؛ از نظر آنان الهیات علم مستقلی نیست و جزو امور عامه است. توجیه و تبیین این تقسیمبندیِ حکما با توجه به ملاک قرار دادن موضوع در تمایز و تقسیمبندی تأملبرانگیز است. مهمترین قید در تبیین موضوع «عرض ذاتی» است. در این تحقیق، به روش توصیفی ـ تحلیلی ضمن بیان نظرات محمدرضا مظفر و مرتضی مطهری درمورد عرض ذاتی، به لوازم این نظر نیز اشاره شده است. نتایج پژوهش از این قرار است که با نگاه محمدرضا مظفر به عرض ذاتی تمام علوم فلسفی خواهند بود، ولی با نگاه مرتضی مطهری چنین اشکالی وارد نخواهد بود و همه گزارههای علوم در جای مناسب خود قرار خواهند گرفت.
The background of classification of sciences goes back to ancient Greece. Among the Greek philosophers, we may mention Aristotle whom some consider the first person who could classify sciences. He divided philosophy into theoretical and practical, and classified mathematics, natural sciences, public affairs and theology under the former, while considering the latter as including three sections: management of the house (domestic policy), management of cities (civil policy), and ethics. Muslim philosophers have divided theoretical philosophy into three sections. For them, theology is not an independent science and is among the pubic affairs. The justification and explanation of this classification, considering the fact that they have specified ‘subject’ as the criterion, is thought-provoking. The most important provision in explaining the subject is ‘essential accident’. In this study, we have used a descriptive-analytical method to state the views offered by Mohammad Reza Mozaffar and Morteza Motahhari regarding the essential accident and refer to the implications of this idea. The results are as follows: according to Mohammad Reza Mozaffar’s view of essential accident, all sciences are philosophical, but Morteza Motahhari’s view does not have such a drawback, and all propositions of sciences are in their special place.
Machine summary:
نوشته پيش رو به اين پرسش پاسخ مي دهد که با توجه به ملاک صحيح تقسيم بندي علوم که موضوع است ، آيا تقسيم بندي حکماي مسلمان با توجه به مناط موضوع پذيرفتني است يا خير؟ ديگر اينکه اصلي ترين بخش در تبيين موضوع ، تبيين عرض ذاتي است و صاحب نظران ، ازجمله سيد محمدرضا مظفر و مرتضي مطهري، در توضيح و شرح آن اختلافات زيادي دارند؛ از اين رو شاکله مقاله حاضر بر روي نظر اين دو انديشمند بنا شده است و پرسش اصلي اين است که ديدگاه شهيد مطهري و علامه مظفر درمورد تقسيم بندي علوم براساس موضوع چيست ؟ براي پاسخ به اين پرسش لازم است به مسائل ذيل بپردازيم : الف ) اثبات فرق تقسيم حکمت نظري از ديدگاه ارسطو و حکماي مسلمان ؛ ب ) بررسي هدف و ملاکهاي تقسيم بندي علوم ؛ ج ) وابستگي ملاک موضوع به بررسي عرض ذاتي؛ د) تبيين عرض ذاتي از ديدگاه مرحوم مظفر و شهيد مطهري.
با توجه به اين تقسيم بندي، مراد منطقيون از گزاره اي که براي موضوع علم بيان کرده اند، موضوع کدام علم است ؛ حقيقي يا اعتباري؟ اختلافاتي در اينجا وجود دارد: بعضي در علوم حقيقي و اعتباري جاري مي دانند و بعضي ديگر تنها در علوم حقيقي و برهاني جاري مي دانند و ظاهرا نظر نزديک به واقع همين است (مطهري، ١٣٨٤: ٤٧٢/١؛ مصطفويفر، ١٣٩٥: ١٣٢).
اينک اين سؤال به ذهن تبادر ميکند که چه مسائل و محمولاتي رابطه ذاتي با موضوع دارند؟ براي رسيدن به پاسخ بايد دانست که ذاتي بودن به چه معناست ؟ همچنين فهم «ذاتي» نيازمند تبيين نظر و نگاه مرحوم مظفر پيرامون «برهان » است که بايد به آن پرداخته شود.