Abstract:
هدف از این مقاله بررسی اهمیت هوش هیجانی در یادگیری دانش آموزان میباشد که به روش کتابخانهای
انجام گرفته است. توجه به هوش هیجانی و ایجاد احساس جمعی و گروهی در دانش آموزان امر ضروری و
حیاتی میباشد. این نکته ضروری میباشد که در مدارس و کلاسهای درس, نقش هوش هیجانی به عنوان
مجموعهای از تواناییهایی که دانش آموز در مقابل ناملایمات پایداری نماید,تکانشهای خود را کنترل
کند,کامیابی را به تعویق بیاندازدء با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد. از جمله دستاوردهای هوش
هیجانی, بیان احساسات به خوبی و به روشی اثربخش میباشد. دانش آموزانی که مهارتهای عاطفیشان به
خوبی رشد یافتهاند» در زندگی خویش خرسندند و کارآمدند و عاداتی فکری را اختیار دارند که موجب
میشود آنها افرادی مولد و کار آمد باشند. این نکته نیز باید متذکر شد که دانش آموزانی که نمیتوانند در
زندگی عاطفی خود تسلط داشته باشند,درگیر کشمکشهای درونی هستند و این مسئله از توانایی آنان در
انجام کار متمرکز و تفکر روشن میکاهد. توجه به هوش هیجانی در کلاس درس و همچنین عملکرد
دانش آموزان در برنامه درسی و آموزشی مدارس نیازمند درک عمیق و کسب تصویر جامعی است که با
تکیه بر آن بتوان برنامهریزی درستی انجام داد.
Machine summary:
اداره آموزش و پرورش شهر تهران منطقه ١٨ چکيده هدف از اين مقاله بررسي اهميت هوش هيجاني در يادگيري دانش آموزان ميباشد که به روش کتابخانه اي انجام گرفته است .
از نقطه نظر کاربردي ، نظريه پردازان هيجان بر اين باورند که توانايي هاي سازنده هوش هيجاني با درک هيجان ها، تنظيم حالات عاطفي و به کارگيري آگاهي هيجاني با سازگاري روانشناختي ، موفقيت ، پيش بيني و رضايت مندي کلي از زندگي مرتبط است (پليتري، ٦ ٢٠٠٥).
همچنين با بررسي پژوهش ها در داخل و خارج در راستاي موضوع مشخص شد که تاکنون پژوهشي جامع در مورد راهکارهاي افزايش هوش هيجاني در بين دانش آموزان ابتدايي صورت نگرفته و صرفا موضوعاتي نسبتا نزديک در اين حوزه انجام شده است از جمله : مقصودزاده (١٣٩٣) در پژوهشي به بررسي تاثير آموزش هوش هيجاني در کاهش افسردگي و افکار خودکشي (مطالعه موردي : دانش آموزان شهر شيراز) پرداخت .
رابطه ي مستقيم بين هوش هيجاني و زندگي خوب و سالم نشان ميدهد که توجه به هيجان ها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آن ها و شور و شوق لازم را براي انجام هر کاري که فرد در پيش رو دارد و تلاش در جهت دست يابي به اهداف گوناگون را فراهم ميآورد» (گلمن ، ١٣٨٣: ٣٠ و ٣١).
توجه به اين تعريف نشان ميدهد که مقايسه و سنجش سطح عملکرد تحصيل قبلي و فعلي دانش آموز بهترين شاخص افت تحصيلي است (افروز، ١٣٧٥: ١٠١) معتقد است زماني ميتوان از افت تحصيلي صحبت کرد که فاصله ي قابل توجهي بين توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعاليت هاي درسي و پيشرفت تحصيلي مشهود باشد.