Abstract:
چابکی سازمانی با رویکرد رفتاری، از زمره موضوعاتی محسوب می شود که تبیین ابعاد و زوایای مختلف آن در سازمان های مختلف، جایگاه مطلوبی را برای رشد و ارتقاء عملکرد آنها در سطوح مختلف فراهم می سازد. نظام آموزش عالی، از جمله سازمانهایی است که باید محرکهای تغییر را شناسایی کرده و با تقویت نیروی انسانی در جهت پاسخ به تغییرات محیطی و چابکی بیشتر گام بردارد. با اشاره به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل چابکی رفتاری سازمانی در بخش آموزش عالی با بکارگیری روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی، با استفاده از روش فراترکیب پس از غربالگری 481 مقاله تعداد 120 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند که از این بین 11 عامل به عنوان عوامل نهایی فراترکیب معرفی شدند. در بخش کمی عوامل احصاء شده با استفاده از نظرات 14 نفر از اعضای پانل خبرگان و بکارگیری تکنیک دیمتل، به لحاظ میزان تأثیرگذاری، تأثیرپذیری و روابط درونی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که معیار «توانایی پاسخ به مسائل محیطی» در بین سایر معیارها دارای بیشترین و معیار «تحول در برنامه ریزی آموزشی» کمترین اثرگذاری اثرگذاری بر روی سایر عناصر را داراست. بیشترین نفوذپذیری مربوط به «شکل گیری برنامه های آموزشی و تحقیقاتی مجازی» وکمترین نفوذپذیری به «حمایت مدیران» مربوط گردید. همچنین مشخص شد که متغیرهای «توانایی پاسخ به مسائل محیطی»، «مهارت های کاربردی» و «سازگاری» را می توان از بین متغیرهای چابکی رفتاری سازمانی، به عنوان متغیرهای مستقل محسوب کرد.
Organizational agility with a behavioral approach is one of the issues that explaining its various dimensions and angles in different organizations, provides a favorable position for growth and improvement of their performance at different levels. The higher education system is one of the organizations that should identify the drivers of change and take steps to respond to environmental changes and increase agility by strengthening human resources. Referring to the importance of the subject, the present study was conducted with the aim of designing a model of organizational behavioral agility in the higher education sector using a mixed method. In the qualitative section, using the Meta-synthesis method, after screening 481 articles, 120 articles were reviewed, of which 11 factors were introduced as the final factors of the Meta-synthesis. In the quantitative section, the enumerated factors were examined in terms of effectiveness, effectiveness and internal relations using the opinions of 14 members of the panel of experts and the application of DEMATEL technique. The results show that the criterion of "ability to respond to environmental issues" has the highest among other criteria and the criterion of "change in educational planning" has the least impact on other elements. The highest permeability was related to "formation of virtual educational and research programs" and the lowest permeability was related to "managers' support". It was also found that the variables of "ability to respond to environmental issues", "practical skills" and "adaptability" can be considered as independent variables among the variables of organizational behavioral agility.
Machine summary:
به عبارت ديگر، دانشگاه از مهم ترين سازمان هاي آموزشي است که بايد قدرت لازم براي واکنش در برابر تغييرات سازماني، سياسي ، فناورانه و محيطي را داشته باشد؛ زيرا اکثر پژوهشگران بر اين باورند که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي نيز مانند ساير سازمان ها براي بقا و مقابله با تغييرات و عدم اطمينان نياز به چابکي سازماني ، درک پارادايم جديد، تغيير در نگرش ها، اهداف ، شيوه هاي کار و مديريت سازمان ها دارند (عبادي، آراسته ، نوه ابراهيم و عبدالهي، ١٣٩٨) و شرايط رقابتي که تا چند دهه قبل مختص سازمان هاي تجاري و صنعتي بود به آموزش عالي تسري يافته و دانشگاه ها براي باقي ماندن در صحنه رقابت نفس گير علم و دانش نياز به درک تغييرات و عکس العمل سريع و مناسب در برابر آن دارند (ارجمندي، امين بيدختي و رضايي، ١٣٩٧).
مک کورمک و همکاران (٢٠٢١) نيز چابکي سازماني را به عنوان استراتژي رقابتي براي مواجهه با تغييرات و آشفتگيهاي غيرمنتظره و ارائه پاسخ سريع 4 Liu & Bustinza 5 Panda & Rath 6 Cegarra-Navarro & Martelo-Landroguez 7 McCormack, Lemoine, Waller & Richardson و مناسب به محيط هاي آشفته براي مؤسسات آموزش عالي برشمردند.
با توجه به پژوهش گلدمن ١٣ و همکاران (١٩٩٥)، چابکي سازماني به معناي 8 Kerroum, Khiat, Bahnasse, Aoula, & Khiat 9 Harsch & Festing 10 Organizational Behavioral Agility 11 Braunscheidel & Suresh 12 Zhang 13 Goldman ارزش دادن به مشتري ، آماده شدن براي تغيير شکل ، توجه به مهارت و تسهيل مشارکت کارکنان است و به زعم شريف و ژانگ ١٤ (١٩٩٩)، ويژگي هاي کليدي چابکي سازماني شامل چهار عنصر اصلي مي شود: ١) سرعت - توانايي انجام فعاليت ها در حداقل زمان ممکن ؛ ٢) انعطاف پذيري - توانايي انطباق با تغييرات ؛ ٣) پاسخگويي- توانايي تشخيص تغييرات و پاسخ مناسب و گرفتن مزيت فرصت ها؛ و ٤) شايستگي - توانايي دستيابي به اهداف سازمان (صنعتيگر، پيکاني و غلام زاده ، ١٣٩٥).