Abstract:
هدف از این مقاله بررسی مفهوم حقوق و آزادیهای اساسی ذیل مفهوم عدالت، نزد متفکران مشروطه است. مقاله بر آن بوده که با روش تحلیل تاریخی، تعریف دقیقی از حقوق اساسی نزد بیش از سی روحانی و روشنفکر دوران مشروطه عرضه دارد و تلاش کند دستهبندی مناسبی از نوع مواجهۀ هریک از ایشان نسبتبه حقوق و آزادیها ارائه دهد و از دستهبندیهای دوگانه تن زند. چارچوب مفهومی و نظری موردبررسی، نحوۀ شکلگیری سوژۀ مدرن نزد کانت و رالز؛ و ازطرفی دستهبندیهای موجود از حقوق، بوده است. درنهایت طیفی ارائه شد که در دستۀ اول آن باور به اینکه «آزادی باعث نشر زنادقه و مخالفت با اسلام است»؛ در دستۀ دوم «باورمندان به حقوق سیاسی یا حقوق شاه و رعیت، یا مردم و مسئولان»؛ در دستۀ سوم «حقوق اقتصادی و اجتماعی برای قوام بخشیدن به جامعه»؛ در دستۀ چهارم «باورمندان به حقوق شخصی و سیاسی» و در دستۀ پنجم «حقوق اساسی و آزادیهای عمومی بهعنوان حق شهروندی» وجود دارد.
The purpose of this article is a historical study of the concept of fundamental rights and freedoms among constitutional thinkers. The article sought to provide a precise definition of rights, by the method of historical analysis, by more than 30 constitutional clerics and intellectuals; And try to offer an appropriate classification of each of their encounters with rights and freedoms. The conceptual and theoretical framework under consideration is how Kant and Rawls formed the modern subject; On the other hand, the existing categories of rights. Eventually, a ranges emerged in which believers believed that "freedom causes the spread of heresy and opposition to Islam"; "Political rights or the rights of the king and the humans"; "Economic and social rights to consolidate society"; "Personal and political rights" and "Fundamental rights and public freedoms as citizenship rights".
Machine summary:
درنهايت طيفي ارائه شد که در دستۀ اول آن باور به اينکه «آزادي باعث نشر زنادقه و مخالفت با اسلام است »؛ در دستۀ دوم «باورمندان به حقوق سياسي يا حقوق شاه و رعيت ، يا مردم و مسئولان »؛ در دستۀ سوم «حقوق اقتصادي و اجتماعي براي قوام بخشيدن به جامعه »؛ در دستۀ چهارم «باورمندان به حقوق شخصي و سياسي» و در دستۀ پنجم «حقوق اساسي و آزاديهاي عمومي به عنوان حق شهروندي» وجود دارد.
با توجه به آنچه در بالا گفته شد، براي فهم مفهوم حقوق و آزاديهاي اساسي نزد نخبگان مشروطه چند شاخص بسيار مهم خواهد بود: آزاديهاي اساسي و حقوق اوليه که سوژة انساني به واسطۀ آن ها تعريف ميشود؛ 153 قانوني که امکان سلب و محدودکردن آزاديها را ميدهد و به شکل عادلانه و با درنظر گرفتن همه حقوق تنظيم شده است ؛ اجراي قانون به گونه اي که مساوات دربرابر آن برقرار شود و درصورت عدم مساوات ترجيحات به گونه اي باشد که رفع محروميت و ايجاد فرصت برابر را مدنظر قرار گيرد.
اين متون براي رسيدن به پاسخ پرسش هايي از اين دست موردمطالعه قرار گرفت : نخبگان مشروطه نسبت به حقوق انساني و برابري اين حقوق چگونه ميانديشيده اند؟ آزاديهاي اساسي مصرح در قاعدة اول رالز را در نسبت با گروه هاي مختلف اجتماعي چگونه ميديدند؟ چگونه نسبتي بين قانون و سوژه ها برقرار ميکردند؟ چه دسته بنديهايي ميتوان از اين متفکران از منظر رويکرد به اين موضوع ارائه داد؟ دسته بندي مفهوم حقوق حقوق ، اصول قانوني، اجتماعي يا اخلاقي آزادي يا استحقاق است ؛ يعني حقوق طبق قوانين ، سيستم ، کنوانسيون اجتماعي يا نظريۀ اخلاقياي است که قوانين اصلي هنجاري 154 را درمورد آنچه به افراد مجاز است يا به آن ها بدهکار است ، نشان ميدهد.