Abstract:
هیچ تعریفی قابلیت اشتمال بر تمام وجوه آیرونی را ندارد. از منظر این پژوهش، آیرونی (Irony) مستلزم حضور سه شخص است: آیرونیست (Ironist)، قربانی، و ناظر آیرونی. آیرونیست با کلام یا با کنش خود بهصورت آگاهانه (به قصد فریب) یا ناآگاهانه، به مدلولی اشاره میکند؛ ولی قربانی، عکس آن را برداشت میکند. ناظر آیرونی، کسی (اغلب خوانندهای) است که به برداشت نادرست قربانی، آگاهی دارد و به آن میخندد. در واقع، آیرونی قائم به دالهایی چندمدلولی (چندپهلوبودن جملات، چندمعنابودن کلمات، چنداستنباطیبودن کنشها و موقعیتها) است که برخی از مدلولهای آن با یکدیگر در تضادند. روش پژوهش پیشِرو تحلیلی-توصیفی و حوزه مطالعة آن، داستانهای کودک است. هدف از این پژوهش، ریختشناسی انواع آیرونی از منظر نوع رمزگان، جایگاه قربانی، بینامتنیت، شفافیت، و چگالی است. در همین راستا، این مقاله با رهیافتی صورتگرا در پی پاسخ به چگونگی شکلگیری آیرونی در داستانهای کودک است.
No definition is possible for all the aspects of irony. From the perspective of this research, irony requires the presence of three people including the ironist, the victim, and the ironic observer. The ironist refers to a concept with his words or actions, knowingly or unknowingly with the intention of deception, but the victim takes the opposite. An ironic observer is someone, often a reader, who is aware of and laughs at the victim's misconception. In fact, irony is based on multiple meanings; that is, sentences are multifaceted, words have multiple meanings, and actions and situations have multiple inferences. Some components of an ironical meaning are in conflict with each other. This study categorizes ironies with a formalistic approach and in terms of the type of codes, the position of victims, intertextuality, the degree of transparency, and density in the text. The research method is descriptive-analytical, and its field of study is children's stories. In this regard, the present article seeks to answer how irony is formed in children's stories with a formative approach. The provided information is useful for humorists in the field of children. As far as the author knows, there is no similar research regarding the classification of ironies, either in domestic or foreign articles.
Machine summary:
در راسـتای نگاه ارسطویی، در این مقاله ابتدا آیرونی به لحاظ ابزار (نوع رمزگانی که آیرونی را منتقل میکند) گونه شـناسـی میشود؛ سپس به لحاظ موضوع (قربانی آیرونی ) رده بندی میشـود و سـرانجام شـیوه های آیرونی از سه منظر (میزان استقلال متن از متون دیگر، درجۀ شــفافیت آیرونی، و چگونگی انباشــتگی شــگرد آیرونی در نقاط مختلف داستان ) مطمح نظر قرار میگیرد.
برخلاف زبان فارســـی که منابع نظری دربارة گواژه به کتاب آیرونی و بررسـی نقش آن در شـکل گیری ادبیات نمایشـی در ایران (رحیمی، ١٣٩٥) و دو ترجمۀ آیرونی (موکه : ١٣٩٥) و مفهوم آیرونی (کیرکگور، ١٣٩٩) خلاصه شده است ، مـنــابـع انگلیســـی فراوانی در زمینــۀ آیرونی وجود دارد، ازجملــه کتــاب آیرونی (٢٠٠٤ ,Colebrook) کــه از ســــری کـتــاب هــای «اصــــطــلــاحــات نـقــد نــو (Terms of new criticism)» است .
چراکه ممکن است آیرونی داستان تنها قائم بر نظام واژگانی یا صــرفاً مبتنی بر تصــویر باشــد؛ مثلاً داســتان های مجموعۀ «مهمانی با کفش های لنگه به لنگه » (دهریزی و الله دادی، ١٣٩٦: ٢٤) اگرچه دارای تصـویر هستند اما آیرونی در آن ، محصـول برهم کنش متن نوشتاری با تصویر نیست .
(به تصویر صفحه رجوع شود) شـکل ٢- مجموعۀ «پدر و پسر» (٢٠١٧ ,plauen) (که به نام قصه های من و بابام (اُزر و پلائن ، ١٣٩٥: ١٧٨- ١٧٩) به فارسی ترجمه شده است )، صرفاً با زنجیره ای از تصاویر ایجاد آیرونی میکند.
٣-٢-١- آیرونی شخصیت (Irony of the character) در این صـورت ، قربانی آیرونی یکی از شـخصیت های داستان است که از خودش یا از موقعیتش ناآگاه است ؛ درحالی که خواننده ، به عنوان ناظر آیرونی (همچون تماشاچیهای بیرون صــحنۀ تئاتر)، بر بیخبری او آگاه اســت .