Abstract:
عرف، از چالشیترین مباحث اصولی در میان مذاهب اسلامی است و اصولیان در اعتبار آن، دیدگاههای گوناگونی عرضه کردهاند. یکی از مباحث زیرمجموعه عرف، تعیین قاعده کلی، معیار و شاخص در مقام تعارض عرف شرع، عرف عام، و عرف است. پژوهش حاضر دیدگاههای مطرحشده در این زمینه را منابع اهل تسنن و شیعه گردآوری و طبقهبندی نموده و بعد از تبیین و تحلیل، به ارزیابی و نقد آنها پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که دیدگاههای دهگانه مطرحشده در این زمینه غیرقابلپذیرش است و نظریه برگزیده با توجه به تعدد زمینه و ظهور گزارههای فقهی، این است که اقتضای اصالت ظهور در هر یک از این گزارهها، متفاوت است و باید با توجه مورد کاربرد باید به تقدم عرف شرع، یا عرف عام و یا عرف اهل لغت، حکم نمود.
Machine summary:
پژوهش حاضر ديدگاه هاي مطرح در اين زمينه را از منابع اهل تسنن و شيعه گردآوري و طبقه بندي نموده و بعد از تبيين و تحليل ، به ارزيابي و نقد آن ها پرداخته و در پايان به اين نتيجه رسيده است که ديدگاه هاي ده گانه مطرح در اين زمينه غير قابل پذيرش است و نظريه برگزيده با توجه به تعدد زمينه و ظهور گزاره هاي فقهي، اين است که اقتضاي اصالت ظهور در هر يک از اين گزاره ها، متفاوت است و با توجه مورد کاربرد، بايد به تقدم عرف شرع يا عرف عام و يا عرف اهل لغت ، حکم نمود.
(ماوردي، بي تا، ج ١، ص ٣٩) نقد اين استدلال موجه است ؛ زيرا عرف جاري در زمان رسول خدا٩ و ائمه : اگر به حدي برسد که قرينه اي بر ظهور مفاد گزاره فقهي باشد، به گونه اي که بر برداشت لغوي از گزاره غالب گردد، در اين صورت بر لغت مقدم و ناسخ و ناقل معناي لغوي به معناي شرعي خواهد بود؛ اما نکته قابل توجه اين است که دليل ياد شده ، تنها بخشي از مسأله مورد پژوهش و تقدم عرف شرع بر عرف لغت را پوشش ميدهد و به معيار تقدم و ترجيح که اصالت ظهور است ، اشاره اي ندارد.
مشابه اشکال گذشته در نقد تمسک به استدلال نخست براي اثبات تقديم حقيقت شرعي بر دو نوع ديگر از حقيقت در اين جا قابل جريان است ؛ زيرا همچنان معيار در تقدم ، اصالت ظهور است که چه بسا در مواردي خلاف آن را اقتضا کند و اصل ياد شده (تقدم فهم عرف بر لغت ) اگر از صغريات اصالت ظهور باشد، يک اصل عقلايي و از امارات خواهد بود.