Abstract:
محقق نائینی در بحث ادوات دال بر عموم نظریه ای را مطرح می کند مبنی بر اینکه جهت استفاده دلالت اداتی مانند «کل» بر استیعاب جمیع افراد، در مدخول ادوات عموم نیاز به جریان مقدمات حکمت می باشد. از آن جایی که این نظریه منشأ ورود اشکالات متعدد بر نائینی شده است در مقاله حاضر به طرح و بررسی مهمترین اشکالات وارد شده به نظریه ایشان پرداخته می شود.حاصل اشکال پذیرفته شده در مقاله حاضر به مرحوم نایینی نسبت به لزوم جریان مقدمات حکمت در مدخول ادواتی مثل «کل» عبارت از آن است که در چنین مواردی مولی با آوردن ادوات عموم تصریح به عدم دخالت قید زائد می کند بنابراین جایی برای دلالت سکوتی و جریان مقدمات حکمت جهت احراز عدم دخالت قید وجود ندارد.ثمره بحث حاضر در تعارض بین مطلق و عام روشن می شود که مشهور اصولیین در این بحث عام را بر مطلق مقدم نموده اند و اگر عام نیازمند جریان مقدمات حکمت باشد، محلی برای تقدم عام بر مطلق نخواهد بود.این نوشتار به روش مراجعه به منابع کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطلاعات به صورت رایانه ای پیرامون اهداف مورد نظر انجام گرفته است.
Machine summary:
به عبارت روشن تر، سؤال اين است که اگر مولا بگويد: «أکرم کل عالم » و طبيعت عالم به لحاظ ظاهر مقيد به قيدي نشود، آيا براي دلالت بر استيعاب جميع افراد نياز به جريان مقدمات حکمت ميباشد؟ در اين صورت ، در ابتدا بايد اطلاق عالم اثبات شود تا بتوان «کل عالم » را بر استيعاب جميع افراد عالم ، بدون هيچ قيد و شرطي حمل نمود و در نتيجه «کل » که در رأس الفاظ عموم است ، در دلالتش بر استيعاب تابع مدخولش خواهد شد و اگر مطلق بودن مدخول احراز نشود، دلالت بر استيعاب جميع افراد، نخواهد داشت .
حال اين سؤال پيش ميآيد که اگر مولا بگويد: «أکرم کل عالم » و براي ما معلوم نباشد که آيا مولا، مطلق عالم را اراده کرده يا عالم عادل را، چه چيزي ميتواند ترديد ما را برطرف کند؟ به نظر محقق ناييني در اين جا ناچاريم از راه مقدمات حکمت وارد شده و اطلاق عالم را ثابت کنيم تا بتوانيم «أکرم کل عالم » را بر استيعاب افراد طبيعت عالم ، بدون هيچ قيد و شرطي، حمل نماييم .
از اين رو، با توجه به نکته ياد شده ، نميتوان به صورت قطعي به صاحب کفايه نسبت داد که ايشان در مورد «کل » براي استفاده استيعاب جميع افراد لزوم اطلاق گيري و جريان مقدمات حکمت را پذيرفته است ، اما به هر حال ايشان ، اين بحث را در کلمات خود مطرح کرده و حداقل ميتوان گفت در نکره در سياق نفي و نهي که ادات حرفي عموم شمرده ميشود، اين مطلب را پذيرفته است .