Abstract:
بیان مسئله: خانههای صد سال اخیر نجفآباد با تغییر از خانههای حیاط مرکزی، در جریان مدرنسازی به ترتیب به چهار شکل هال مرکزی، سواره-پیاده، هال خصوصی و آپارتمانی ساخته شدند. تاکنون تحقیقی نه در مقام معرفی و نه تحلیل، بر روی این سیر تحول صورتنگرفته تا با معرفی گذشته و تغییرات آن، محققان و طراحان معاصر را نسبت به زمینه و سابقة موضوع طراحی خانه در این شهر آگاه کند.
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوالات است که سیر تحول معماری خانههای نجفآباد طی صد سال اخیر چگونه بوده است؟ مقایسة تطبیقی خانههای صد سال اخیر نجفآباد براساس تکنیک نحو فضا چه اطلاعاتی به دست میدهد؟
هدف پژوهش: هدف تحلیل سیر تحول معماری خانههای نجفآباد طی صد سال اخیر و مقایسة تطبیقی آنها براساس تکنیک نحو فضا است.
روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مقایسة تطبیقی با استدلال منطقی، به معرفی سیر تحول خانهها از دیدگاه پیکربندی فضایی پرداخته و با مطالعات کتابخانهای، مشاهدات میدانی و شبیهسازی با نرمافزار تخصصی نحو فضا، سیر تحول را در چند مقوله با چند شاخصه بررسی و الگوهای رفتاری در پیکربندی فضایی را تحلیل میکند. سه مقولة فضای ورودی، مسیر حرکتی و محرمیت با شاخصة عمق قابل پیمایش، سازماندهی داخلی فضاهای اصلی با شاخصة همپیوندی و چگونگی فضاهای مکث، حرکت و سلسلهمراتب فضایی با شاخصة عمق بررسی و برای اثبات نتایج عددی روشهای آمار استنباطی با آزمون همبستگی پیرسون از نرمافزار (SPSS20) استفاده میشود.
نتیجهگیری: با گذر زمان پیکربندی فضایی خانهها چنان تغییرکرده که حریم خصوصی کاهش یافته است. همبستگی آماری مستقیمی بین همپیوندی، عمق و عمق قابل پیمایش از فضاهای مشترک در تمام دورههای زمانی وجود دارد و تغییری تدریجی در موارد زیر مشخص است: کاهش ارتباط حیاط با بنا و تغییر نقش آن از حالت فعال به منفعل، کمرنگشدن محرمیت در ورودی، تشخصیافتن و چند عملکردیشدن مسیرهای ارتباطی عمودی، کمرنگشدن سلسلهمراتب در مسیرهای افقی، افزایش تعداد عناصر سازماندهنده و تغییر نحوة سازماندهی از حالت مرکزی به خطی. این نتایج برای محققان و نیز طراحان معاصر مسکن موضوعی قابل تامل جهت تامل در کیفیتهای فضایی مسکن معاصر به منظور کاستن از نواقص فوق است.
Machine summary:
همبستگی آماری مستقیمی بین همپیوندی، عمق و عمق قابل پیمایش از فضاهای مشترک در تمام دورههای زمانی وجود دارد و تغییری تدریجی در موارد زیر مشخص است: کاهش ارتباط حیاط با بنا و تغییر نقش آن از حالت فعال به منفعل، کمرنگشدن محرمیت در ورودی، تشخصیافتن و چند عملکردیشدن مسیرهای ارتباطی عمودی، کمرنگشدن سلسلهمراتب در مسیرهای افقی، افزایش تعداد عناصر سازماندهنده و تغییر نحوۀ سازماندهی از حالت مرکزی به خطی.
این روش در سال (1984) در کتاب منطق اجتماعی فضا6 توسط هیلر7 و هانسون8 و همکارانشان پس از سالها تلاش در مدرسۀ معماری و طراحی بارتلت (در دانشگاه کالج لندن)9 جهت کشف عوامل مؤثر و الگوهای نهان ورای اشکال فضاهای مسکن بومی مطرح شد ( Wineman, Peponis & Conreoy Dalton, 2006; Montello, 2007; Hillier & Hanson, 1984; Haq & Zimring, 2003; Dawson, 2002; ).
(حائریمازندرانی، 1388) ورود به خانه و سیرحرکتی خانههای حیاط مرکزی: عمق قابل پیمایش با توجه به تعدد پیشفضاها کاهش یافته به تصویر صفحه مراجعه شود (جدول 2) که نشاندهندۀ ایجاد محرمیت در فضای حیاط و عمق ورودی بیشتر است25.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} به این ترتیب از صد سال گذشته تاکنون در خانههای شهر نجفآباد تغییری تدریجی در موارد زیر به کمک روش نحو فضا در کنار مشاهدات میدانی و تحلیلهای شکلی قابل تشخیص است: کاهش ارتباط حیاط با بنا و تغییر نقش آن از حالت فعال به منفعل، کمرنگشدن محرمیت در ورودی، تشخصیافتن و چند عملکردیشدن مسیرهای ارتباط عمودی، کمرنگشدن سلسلهمراتب در مسیرهای افقی، تعدد عناصر سازماندهنده و تغییر نحوۀ سازماندهی از حالت مرکزی به خطی.