Abstract:
هدف و انگیزه ما در انتخاب و واکاوی موضوع، اهمیتی است که سیمرغ به عنوان نماد در ادب عرفانی دارد. حضور سیمرغ در فرهنگ ایران به باستان بازمی گردد. در داستان رمزی منطق الطیر، هدهد پیر مغان و هریک از مرغان، رمزی از سالکان هستند و سیمرغ، رمز حق و حقیقت است که مرغان برای رسیدن به وی ملزم به گذراندن هفت وادی سخت و دشوار هستند. سیمرغ در شاهنامه مانند زال پدیدهای پیچیده و نشانهای از تلقینهای متضاد اقوام ایرانی است و چهار بار در این اثر حضور پیدا میکند این پژوهش با تکیه بر منطق الطیر و شاهنامه، ویژگیهای ظاهری، محل زندگی و بعد معنایی سیمرغ را مورد بررسی قرار میدهد و به مقایسه اجمالی مختصات این پرنده اسطورهای در این دو اثر میپردازد. این پژوهش به روش کتابخانه ای-توصیفی مطالعه و تدوین شده است.
Machine summary:
جلوه سیمرغ در شاهنامه فردوسی و منطق الطیر عطار پریسا کاویانی 1 ، حدیث محمدی 2 ، حنانه مقدمی 3 ، فاطمه فایقی 4، فاطمه جعفری کلیبر 5 1 دانشجو معلم آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تبریز 2 دانشجو معلم آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تبریز 3 دانشجو معلم آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تبریز (نویسنده مسئول) 4 دانشجو معلم آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تبریز 5 دکتری زبان و ادبیات فارسی استادیار دانشگاه فرهنگیان تبریز چکیده هدف و انگیزۀ ما در انتخاب و واکاوی موضوع، اهمیتی است که سیمرغ به عنوان نماد در ادب عرفانی دارد.
در داستان رمزى منطق الطیر، هدهد پیر مغان و هریک از مرغان، رمزی از سالکان هستند و سیمرغ، رمز حق و حقیقت است که مرغان برای رسیدن به وی ملزم به گذراندن هفت وادی سخت و دشوار هستند.
سیمرغ در شاهنامه مانند زال پدیده ای پیچیده و نشانه ای از تلقینهای متضاد اقوام ایرانی است و چهار بار در این اثر حضور پیدا میکند این پژوهش با تکیه بر منطق الطیر و شاهنامه، ویژگیهای ظاهری، محل زندگی و بعد معنایی سیمرغ را مورد بررسی قرار میدهد و به مقایسه اجمالی مختصات این پرنده اسطوره ای در این دو اثر میپردازد.
واژههاي كليدي: سیمرغ، اسطوره، منطق الطیر، شاهنامه، حماسه، عرفان مقدمه سیمرغ، اسطوره نام آشنای ایران زمین، یادآور زال و سرنوشت او، هفت خان و غایت مرغان سخنگو، در ادب پارسی سابقه ای دیرینه دارد.
همچنین موضوع سیمرغ در بسیاری از این تحقیقات مورد توجه بوده اما مقایسه سیمرغ در شاهنامه و منطق الطیر کمتر صورت گرفته و محدود است.