Abstract:
از اساسیترین معیارهای اعتبارسنجی حدیث از نگاه پیشینیان، معیارهای منبعشناختی و صرفا مراجعه به کتب رجالی بوده است که باعث کنار گذاشتن بسیاری از منابع حدیثی شده است. به دنبال تحوّلی تاریخی، در پی روشها و قرائن جدید جهت شناسایی مصادر حدیثی معتبر هستیم. مهمترین فواید بازشناسی مصادر حدیثی نخستین را میتوان شناسایی کتابهای مورد اعتماد محدثان قدیم، بررسی کلی روایات و کتاب یک راوی، شناسایی نسخ مختلف و حل تعارض روایات برشمرد. توجه به سند نقلِ مصادر نخستین در منابع رجالی، تکرار سلسلة سند منتهی به صاحب کتاب در منابع حدیثی و همخوانی موضوع روایات با عنوان کتاب مؤلف، از روشهای تشخیص اخذ حدیث از مصادر مکتوب است. تحلیلهای مصدرشناختی، به حداقل رساندن گمانهزنیها، اجتناب از بیان حدس و احتمالات ضعیف و بیان چگونگی بازشناسی مصادر حدیثی مفقود به کمک ارائه قرائن هفتگانه جهت اثبات وجود یک کتاب به عنوان یک منبع مکتوب، از مهمترین یافتهها و دستاوردهای این پژوهش است.
Abstract From the perspective of the predecessors, one of the most basic criteria for the validation of hadith was the criteria of source knowledge and simply referring to the books of Rajali, which caused the abandonment of many hadith sources. Looking for historical change, we are looking for new methods and clues to identify authentic hadith sources. The most important benefits of recognizing the first sources of hadiths can be the identification of books trusted by the old narrators, the general review of narrations and the book of a narrator, the identification of different versions and the resolution of conflicting narrations. Paying attention to the document of transmission of the first sources in religious sources, repeating the chain of documents leading to the author of the book in hadith sources, and matching the topic of narrations with the title of the author's book are among the methods of identifying the collection of hadith from written sources. Etymological analyses, minimizing speculations, avoiding conjectures and weak probabilities, and explaining how to identify lost hadith sources with the help of providing seven clues to prove the existence of a book as a written source, are among the most important findings and achievements of this research.
Machine summary:
تحليل هاي مصدرشناختي، به حداقل رساندن گمانه زنيها، اجتناب از بيان حدس و احتمالات ضعيف و بيان چگونگي بازشناسي مصادر حديثي مفقود به کمک ارائه قرائن هفتگانه جهت اثبات وجود يک کتاب به عنوان يک منبع مکتوب ، از مهم ترين يافته ها و دستاوردهاي اين پژوهش است .
قرائن کشف مصادر مفقود براي اثبات وجود يک کتاب به عنوان يک منبع مکتوب ، بايد قرينه اي استوار بر ثبوت چنين کتابي در سند آن حديث يا تصريحي در ديگر منابع معتبر مثل کتب فهارس يا کتب تاريخي يا کتب ملل و نحل وجود داشته باشد؛ قرائن هفتگانه زير، ما را در اين راه ياري ميکنند: 1 قرينه ١: تکرار بخش هاي آغازين سند يا تعليق سند به اضمار در گروهي از روايات پي در پي به نمونه هاي زير توجه کنيد: ١.
١ (به تصویر صفحه مراجعه شود)١طبق قرينه ٣، مؤلف مصدر مکتوب را ميتوانيم محدود کنيم به دو فردي که قبل از تعبير «عمن رواه » آمده اند؛ يعني مؤلف مصدر مکتوب اين حديث ، «علي بن احمد بندنيجي» يا «عبيدالله بن موسي علوي» است ؛ اما اگر راوي پيش از عنوان مبهم (عمن رواه ) تنها يک نفر باشد و آن نفر نيز در شمار مؤلفان باشد، به احتمال قوي همان نفر مؤلف مصدر مکتوب حديث خواهد بود؛ براي مثال ، در سند «ح دّ ث نا مُح مّ دُْ بنُ ي عْقُوب اْلکُل يِْنيُّ، ع نْ بعْضِ رِج اِله ِ، ع نْ ع بْدِ اْلع ظِيمِْ بنِ ع بْدِاللهِ اْلح سِ نيِّ، ع نْ م اِلکِْ بنِ ع اِمر...