Abstract:
ایران در دوره قاجار از داشتن ارتشی منظم، منسجم، حرفهای و کارآزموده محروم بود. در حالی که برای سالیانی دراز با مخاطرات جدی سرزمینی و فراسرزمینی دست و پنجه نرم میکرد و هر از چندی با تهاجمی خارجی یا شورش و آشوبی داخلی روبهرو بود. در آن شرایط هسته مرکزی و اصلی ارتش قاجار را عناصر جنگجوی ایلی و محلی تشکیل میداد. ارتش مزبور از دهها فوج تشکیل میشد که هرکدام از آنها به ولایت یا ایالتی خاص تعلق داشتند. تکلیف افواج در زمان حمله خارجی روشن بود، اما پرسش این است که واحدهای نظامی مورد نظر در زمان صلح و آرامش از چه وظیفه یا وظایفی برخوردار بودند و مأموریتشان چه بود؟ برای پاسخ به این پرسش در مقالهی حاضر برخی از مأموریتهای دوره صلح یکی از افواج ارتش یا قشون قاجار به نام فوج کَمَرَه بررسی شده است. فوج مزبور مانند سایر افواج با آموزشهای بسیار محدود عمدتاً در دو نوع مأموریت به خدمت گرفته میشد؛ یکی مأموریت مرزداری و دیگری، سرکوب آشوبها و ناآرامیهای داخلی. البته فراگیری و تمرین مهارتهای نظامی نیز از جمله مشغولیتهای این واحدهای نظامی در دورهی صلح بوده است. برای یافتن پاسخ پرسش مورد نظر این پژوهش، با بهرهگیری از اسناد و منابع مکتوب، از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شکلگیری فوج کمره همچون سایر ارکان نظامی دوره قاجار متأثر از نیازهای زمانه و دارای فرماندهی نظامی مستقلی بود که توسط شاه یا برخی شاهزادگان انتخاب میشد. این فوج پس از جنگ هرات و برخی درگیریهای مرزی منطقه سیستان، برای سالهای دراز در سرکوب شورشهای منطقه دلفان، بختیاری، آذربایجان و فارس حضور مؤثری داشت.
During the Qajar period, Iran was deprived of having an organized, coherent, professional, and experienced army, while the country was struggling with serious territorial and extraterritorial dangers for many years and every now and then faced foreign aggression or internal rebellion and chaos. In that situation, the central and main core of the Qajar army was formed by tribal and local warriors. The said army consisted of dozens of regiments, each of which belonged to a specific province or state. The duty of the armed forces was clear at the time of foreign attack, but the question is, what duty or duties did the military units in question have during the time of peace and tranquility and what was their mission? To answer this question, in this article, some of the missions of the peace period of one of the Qajar army forces called Fouj-e-Kamareh (Kamareh Regiment) was investigated. Like other regiments, the aforementioned regiment was recruited with very limited training mainly in two types of missions: the mission of border guarding and the suppression of riots and internal disturbances. Of course, learning and practicing military skills were also one of the occupations of these military units during the peace periods. To find the answer to the question of this descriptive-analytical research, written documents and sources were used. The findings of the research show that the formation of the Kamareh regiment, like other military elements of the Qajar period, was influenced by the needs of the time and had an independent military command that was chosen by the king or some princes. After Herat War and some border conflicts in Sistan, this regiment had an effective presence in the suppression of rebellions in Delfan, Bakhtiari, Azerbaijan and Fars regions for many years.
Machine summary:
مطالعات تاريخي جنگ شاپا: ٧٠٣٣-٢٥٨٨ مأموريت هاي افواج نظامي قاجار در زمان صلح ؛ مطالعه موردي فوج کمره عبدالله متولي الف * الف دانشيار، گروه تاريخ ، دانشکده ادبيات وعلوم انساني، دانشگاه اراک، اراک، ايران ، a.
تکليف افواج در زمان حمله خارجي روشن بود، اما پرسش اين است که واحدهاي نظامي مورد نظر در زمان صلح و آرامش از چه وظيفه يا وظايفي برخوردار بودند و مأموريت شان چه بود؟ براي پاسخ به اين پرسش در مقاله ي حاضر برخي از مأموريت هاي دوره صلح يکي از افواج ارتش يا قشون قاجار به نام فوج کًمًًره بررسي شده است .
در گزارشي که با عنوان «ارتش ايران» براي ويسکونتي ونوستا، وزير امورخارجه کشور متبوعش فرستاد، نيروي پياده نظام ارتش ايران را متشکل از ۷۴ فوج يا هنگ اعلام کرد؛ و نوشت : «در واقع اين هنگ ها در حکم گردانهايي است که شماره نفرات آنها از هشتصد نفر و برخي ديگر از هزار سرباز تشکيل شده است »٥(مونتسه ، .
تاريخ معاصر، کتاب سو م،زمستان ۱۳۷۰، صص ۱۷-۱۸ مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦/ شماره ٣ کساني که فرماندهي فوج يا دسته اي را بر عهده داشتند ناگزير بودند براي حفظ موقعيت منصبي و شغلي خود مبالغ هنگفتي را به والي شهر، وزير جنگ و حتي به شخص شاه باج بدهند؛ با اين تفاهم ضمني که در طول خدمت معادل آن مبلغ و يا چند برابر آن را از افراد زير دست خود به عناوين مختلف وصول کنند.
همان، نمره ۱۱، به تاريخ ۱۵ رجب ۱۲۷۸،ص ۶ مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦/ شماره ٣ بودند حسب الامر الاعلي در عوض فوج کمره مأمور ساخلو اصفهان شدند»٤۳(همان،۱۲۷۹: ش۵۲۵، ۴).