Abstract:
مقدمه و هدف پژوهش: در طول پنجاه سال گذشته، تحقیق در خصوص اقتصاد ورزش، رشد اقتصادی این صنعت را نشان میدهد (آقایی شهری و همکاران، 2018: 631). ورزش از بزرگترین و پردرآمدترین صنایع در قرن 21 به شمار میرود (جوانی، 2018: 573). امروزه بازار اقتصاد جهانی تفاوت بارز و شایان ملاحظهای نسبت به قبل کرده است. در سراسر دنیا کسب و کارها تلاش میکنند تا از طریق نیل به مزایای منحصر به فرد، نسبت به سایر رقبا به موقعیتی ممتاز دست یابند (ضیایی و طوطی فر تهرانپور، 2016: 627). گرایش روبهرشد مردم به ورزش و نیاز به مصرف کالاها و خدمات ورزشی باعث شده است تا صنعت ورزش روند درآمدزایی درخور ملاحظه و سهم بسزایی در اقتصاد کشورها داشته باشد (آذریان سوسهاب و همکاران، 2020: 121). روش پژوهش این پژوهش از نظر هدف پژوهشی کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات کیفی بوده و با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی بر اساس دستورالعمل ارائه شده توسط کوربین و استراوس (2008) انجام شد.. یافتهها این پژوهش با هدف ارائه مدل کسب و کار استارت آپی در ورزش، با 22 مصاحبه انجام شده است. اطلاعات جامعه نمونه افراد مورد مصاحبه در جدول (2)، ارائه شده است. کدگذاری دادههای حاصل از مصاحبهها در این مطالعه، با سه رویکرد انجام یافته است: 1. کدگذاری باز 2. کدگذاری محوری 3. کدگذاری انتخابی که بعد از طبقه بندی در مدل پارادایمی شکل شماره (1) قرار گرفته شد. نتیجه گیری: نتایج مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که صنعت ورزش یکی از پرسودترین صنایع در دنیاست. امروزه شرکتهای ورزشی این فرصت را پیدا نموده اند که محصولات و خدمات خود را از طریق شبکههای اجتماعی توسعه دهند. شبکههای اجتماعی به عنوان جنبههای ساختاری و تعاملی یک نظام حمایتی بر مبنای تعداد افراد، نوع، فراوانی، دوام، پایداری و شدت روابط متقابل بین افراد تعریف میگردند. کاربران شبکههای اجتماعی توانایی به اشتراک گذاری دیدگاهها و برخوردهای خود را دارند. این امر به خلاقیت، ارتباطات آزاد و به اشتراک گذاری دانش در بین کاربران کمک میکند. شبکههای اجتماعی برای صاحبان کسب و کار به طور فزاینده ای مهم میشوند زیرا شرکتها را به بازارها، ایدهها، اطلاعات، مشاوره، فرصتهای تجاری و سایر منابع دسترسی میدهند. بنابراین در این پژوهش، سعی شد با کشف این موارد، درکی از مدل کسب و کار در ورزش ایران حاصل گردد.
The purpose of this study was to identify the factors influencing social networks on the creation of sports businesses and providing a paradigm model.The present study was based on the purpose of the type of fundamental research and was conducted according to exploratory information and using the foundation theory method. The data collection tool was a deep semi-structured interview. The statistical population includes experts, professors, managers, business owners, entrepreneurs, and sports consultants, and the targeted sampling method with snowball technique. The collected data were analyzed using open, axial, and selective coding, and the final pattern was extracted.The final model of the total causal conditions (24 concepts and 2 categories), substrates and fields (37 concepts and 3 categories), strategies (21 concepts and 4 categories), intervention (11 concepts and 2 categories), and implications (13 the concept and 2 categories of social networks are formed on creating sports businesses. The Kappa Cohen method was used to measure reliability and quality control. The coefficient of kappa is calculated equal to 776/0, which is at a valid agreement level. In order to establish and set up business in sports, providing infrastructure and appropriate social networking conditions can be an effective way to mobilize business space in the country's sports.