Abstract:
نگارگری ایرانی- اسلامی با زبان نمادین همواره با مفاهیم اسلامی، حکمی و ادبی نمود یافته است. از جمله نمودهای تصویری در هنرهای ایرانی و به ویژه نگارگری نقش مایه قندیل است. به تصویر کشیدن قندیل در نگارگری ایرانی بازتابی از تفکر دینی، ادبی و حکمی آنان در جهت رساندن مفهوم و باورهای عمیق فکری میباشد.
هدف از این پژوهش بررسی مفهوم نمادین نقش مایه قندیل در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی است که با تامل در مفهوم نمادها در هنر ایرانی- اسلامی و با استفاده از رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران انجام یافته است. در این راستا نگارهای از کتاب لیلی و مجنون مکتبی با رویکرد ژیلبر دوران در مورد اسطوره سنجی و مفاهیم مرتبط با نمادها مورد مطالعه قرار گرفته است. پاسخ به این سوالات ضروری مینماید که نماد قندیل در فرهنگ و هنر اسلامی- ایرانی چه مفهوم و کاربردی داشته؟ نقش مایه قندیل در نگاره مکتب خانه چه مفهوم نمادین در ارتباط با سایر عناصر و مفاهیم نمادین نگاره دارد؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه انجام یافته است. بررسیهای انجام یافته حاکی از آن است که نقش مایههای نمادین برخاسته از کهن الگوها بیانگر مضامین حکمی و اسلامی بودهاند. در نگاره مکتب خانه لیلی و مجنون با استفاده از کاربرد نمادین نقوش تصویری و همچنین نحوه ترکیب آنها به کهن الگوی شکل دهنده این نقوش به مفهوم غایی دست مییابیم. نقش مایه قندیل در تناسب با سایر عناصر تصویری بیانگر پیوند بین تصویر و مفاهیم دینی، ادبی و حکمی آن است. براساس نظر ژیلبر دوران و توجه به کهن الگوها در شکلگیری نمادها و اسطورهها، نقش مایه قندیل را میتوان با مفهوم کهن الگوی نور در قرآن کریم و حکمت اشراقی پیوند داد. استفاده از تنوع عناصر نمادین چون (قندیل، محراب، گنبد و...) در ساختاری متوازن در جهت رسیدن به کهن الگوی "نور ازلی" که از جمله مضامین اصلی در حوزه اساطیر دینی (ایرانی- اسلامی) بوده، بر اهمیت این نگاره افزوده است.
Islamic, juridical, and literary ideas have long found expression in the symbolic language of Iranian-Islamic miniatures. Qandil (luxury ceiling light) is one of the visual forms of Iranian art, mainly miniatures. Iranian miniatures depicting the Qandil represent their religious, literary, and philosophical ideas to communicate profound intellectual thoughts and beliefs.
This study reflects on the symbolic idea and employs Gilbert Durand's mythological approach to examine Qandil's symbolic importance in Iranian-Islamic art and culture. In this context, Gilbert Durand's mythological approach and ideas concerning symbols have been used to examine an image from Maktabi's Layla and Majnun. Answers to the questions, "What does the Qandil sign imply, and how is it used in Islamic-Iranian art and culture?" and "How is the Qandil symbol used in Islamic-Iranian art and culture?" is essential. What is the symbolic importance of Qandil's function in the school miniature about the other figurative components and concepts? It uses a library and descriptive-analytical research method.
According to research, symbolic components derived from archetypes have conveyed religious and Islamic themes. In Layla and Majnun at School, we discover the archetype that produces these motifs and the underlying thought by employing the symbolic visual motifs and how they are integrated. The proportion of the Qandil motif to other visual parts demonstrates the relationship between the image and its religious, literary, and philosophical values. Gilbert Durand's view and focus on archetypes in the creation of symbols and myths suggest that Qandil's purpose in the Holy Quran and Illuminationism is related to the archetype of light. This miniature is especially significant because it uses several different symbols—including the Qandil, Mehrab, and Gonbad—to represent the archetype of "Eternal Light," a central concept in both religion and Iranian-Islamic mythology.
Machine summary:
در این راستا با استفاده از رویکرد اسطورهسنجی ژیلبر دوران به مطالعۀ مفاهیم و کاربرد نقشمایۀ قندیل و سایر نقشمایههای مرتبط با آن در جهت رسیدن به کهنالگوی برگرفته از آن نمادها در هنر ایرانی پرداخته شده است.
به عبارتی با مطالعۀ نقشمایههای تصویری چون قندیل به ارتباط مفهوم این نقشمایۀ با بنیانها و اساطیر هنر ایرانی-اسلامی دست یافته و نهایتاً به مفهوم و کهنالگوی بنیادینی چون نور ازلی سرچشمه گرفته از بینش و حکمت اسلامی و ایرانی پرداخته شده است.
تنوع نقشمایههای مختلف و مرتبط با قندیل ازجمله نقشمایه محراب، گنبد، نوع ترکیببندی طرح و چینش عناصر در ارتباط با معنای ژرف مورد نظر نگاره چون توجه به «نور ازلی» و معنای آن در حکمت اسلامی بوده است؛ چراکه با استفاده از خُردهاسطورههای تصویری به معنای کهنالگوهای موجود در تصویر میتوان دستیافت.
ازآنجاکه در روش اسطورهسنجی دوران، ویژگیهای نمادین تصاویر هنری به نمایش درمیآید و بازگوکنندۀ معانی و کهنالگوها است، در این نگاره نیز نوع نقشمایهها (قندیل، گنبد، محراب) و نحوۀ ترکیببندی عناصر (ازجمله نقشمایهها) در ساختار نگاره با استفاده از ترکیببندی حلزونی و چینش پیکرههای انسانی در حرکتی دوّار، سعی در هدایت دید بیننده به مرکز تصویر و نمایش بیشتر نقشمایۀ قندیل به همراه سایر عناصر بهعنوان نمودی از کهنالگوی «نور» شده است.
بنابراین، با توجه به ترکیب نقشمایههای مرتبط با هم که کاملاً سنجیده قرار گرفتهاند و تناسب معنایی آنها با متن و ابیات نگاره میتوان گفت که قندیل با توجه به بار معنایی خود با عناصری چون محراب و گنبد در ارتباط بوده؛ چراکه این عناصر در کنار هم و در آراستگی معنایی با یکدیگر نمادی از مفهوم نور قدسی در نگارگری ایرانی میباشند.