Abstract:
«تمهیدات»، مهمترین اثر عین القضات همدانی، عارف آزاداندیشِ عصر سلجوقی و یکی از معروفترین آثار عرفان اسلامی است که در پژوهش حاضر با رویکرد «تحلیل گفتمان انتقادی» نورمن فرکلاف بررسی شده است. هدف این پژوهش، پاسخ به چند پرسش است؛ از جمله اینکه نظم گفتمانی ایرانِ عصر سلجوقی در «تمهیدات» چگونه بازتولید شده است؟ کردارهای گفتمانیِ تمهیدات، بازتاب کدامیک از کردارهای اجتماعی است؟ و راهکار عین القضات برای برونرفت از گفتمان سلطه و تعصب روزگار سلجوقی چیست؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که نظم اجتماعی عصر سلجوقی که مبتنی بر سلطة حاکمان سیاسی بر مردم، علمای دینی بر پیروان و مشایخ صوفیه بر مریدان و بیانگر انواع طبقهبندی اجتماعی است، در تمهیدات با بهرهگیری از «نام دهی» مشارکان بازتاب یافته است. عین القضات با استفاده از دو ژانر از پیش موجودِ «تفسیر قرآن» و «وعظ» که دو کنش فرهنگی و اجتماعی جداگانه به شمار میرفتند، ضمن القای باورهای خویش به مخاطبان، در تقابل با گفتمانهای موجود، پادگفتمان ایجاد کرده و حتی از جایگاه منتقد اجتماعی و ایده پرداز، برای برونرفت از گفتمان سلطه، خشونت و مذهب گرایی متعصبانة روزگار خویش، ایده جدیدِ معرفت و «عشق» را مطرح کرده است. کاربرد جملههای خبری، الگوهای ویژه امری و پرسشیِ تمهیدات، نشان میدهد که در این تقابلِ گفتمانی، جایگاه عین القضات از موضع اقتدار است؛ اقتدار معرفتی در برابر اقتدار سلطه و اقتدار عشق در برابر اقتدار تعصب و خشونت. این ویژگیها تمهیدات را از جایگاه تعلیمی و تفسیری فراتر میبرد و حتی برای آن رسالت اجتماعی نیز قائل می شود.
Tamhidat is the most important work of Ayn al-Quzat Hamadani, a free-thinking mystic of the Seljuk era, and one of the most famous works of Islamic mysticism, which has been examined in the present research through Norman Fairclough’s “critical discourse analysis” approach. The purpose of this research is to answer several questions: How has the discourse order of Iran’s Seljuk era been reproduced in Tamhidat? Which of the social acts do the discourse acts of Tamhidat reflect? And what was Ayn al-Quzat’s solution to dispose of the discourse of dominance and prejudice in the Seljuk period? The findings of the research show that the social order of the Seljuk era which was based on the authority of political rulers over the people, religious scholars over the followers, and Sufi sheikhs over the disciples, representing various types of social classification, has been reflected in Tamhidat via “naming” the participants. By using two pre-existing genres, “Qur'an exegesis” and “Sermon”, which were considered two distinct cultural and social acts, Ayn al-Quzat, while instilling his beliefs in the audience, created a counter-discourse in opposition to the existing discourses; and even from the position of a social critic and thinker proposed the novel idea of knowledge and “love” in order to dispose of the discourse of domination, violence and radical religiosity of his time. The use of affirmative sentences and special imperative and interrogative patterns in Tamhidat shows that in this discoursal confrontation, the stance of Ayn al-Quzat is an authoritative one; epistemic authority against the authority of domination and the authority of love against the authority of prejudice and violence. These features move Tamhidat beyond the didactic and interpretive position and even consider a social mission for it.
Machine summary:
هـدف ايـن پـژوهش ، پاسخ به چند پرسش است ؛ از جمله اينکه نظم گفتمـاني ايـران عـصر سـلجوقي در «تمهيدات » چگونه بازتوليد شـده اسـت ؟ کردارهـاي گفتمـاني تمهيـدات ، بازتـاب کدام يک از کردارهاي اجتماعي است ؟ و راهکار عين القضات براي بـرون رفـت از گفتمان سلطه و تعصب روزگار سلجوقي چيست ؟ نتايج پژوهش نشان مي دهد کـه نظم اجتماعي عصر سلجوقي که مبتني بر سلطۀ حاکمان سياسي بـر مـردم ، علمـاي ديني بر پيروان و مشايخ صوفيه بر مريدان و بيانگر انواع طبقه بندي اجتماعي است ، در تمهيدات با بهره گيري از «نام دهي » مشارکان بازتاب يافته است .
Discourse Analysis انتقادي «سيري تکويني از تحليل گفتمان در مطالعات زبان شناختي است که تحليل گفتمـان را به لحاظ نظري و روش شناختي از سطح توصيف متون به سطح تبيين ارتقا داده است و به لحاظ محدودة تحقيق نيز گستره آن را از سطح بافت موقعيت فـرد، بـه سـطح کـلان ؛ يعنـي جامعه ، تاريخ و ايدئولوژي وسعت بخشيده است » (آقاگل زاده ، ١٣٨٦: ١٨).
تحليل گفتمان تمهيدات از دو جنبه اهميت ويژه دارد: ١- اين اثـر يکـي از پرمايـه تـرين نوشته هاي اهل تصوف در بيان اصول طريقت و اسرار عرفاني و حاصل تجربه هاي شخـصي عين القضات است که به لحاظ سطوح گفتماني کمتر مـورد ارزيـابي قـرار گرفتـه اسـت ؛ ٢- اهميت ديگر تمهيدات به ويژگي هاي شخصيتي عين القـضات ، عـارف نـامي و آزادانـديش قرن ششم برمي گـردد کـه ضـمن ايـن کـه يکـي از پيـشگامان نثـر عرفـاني و ادبـي بـود، در رويارويي با گفتمان سلطۀ همه جانبۀ روزگار، همانند استاد خود احمد غزالي ، بـاب «عـشق « را باز کرد و با خلق پادگفتمان «عشق » و «معرفت » در برابر «تعصب » و «خشونت » بـه مبـارزه نظري عليه کانون هاي قدرت قدم نهاد و در اين راه به شهادت رسيد.
PhD student, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature, Alzahra University, Tehran, Iran.