Abstract:
نهادهای پلیسی که در جوامع مختلف از قدمتی دیرینه برخوردارند، با هدف اصلی حفظ نظم عمومی و جلوگیری از وقوع جرم تشکیل شدهاند. این نهاد همانند نظم عمومی در طی دهه های گذشته و به تناسب تحول درک جامعه از پدیده مجرمانه دچار تحول گردیده و از رویکردهای سنتی به رویکردهای نوین و اجتماعمحور گرایش یافته است. در عصرحاضر، کشورها با افزایش جرائم مواجه شدهاند که این امر باعث ناامنی و بیاعتمادی به پلیس در جامعه شده است. در مورد مقابله با این ناامنی و بیاعتمادی دولتها تصمیم به تمرکززدائی از پلیس و همچنین قائل شدن نقش مهمی برای جامعه در مبارزه با جرائم شدند. همچنین با توجه به نیاز جامعه کنونی به الگوی پلیسی متفاوت با الگوی پلیس سنتی، پلیس ترمیمی برای پاسخ به این نیازها شکل گرفت. مقاله پیشرو با بهره گیری از روش توصیفیـتحلیلی، بر نقش مهم و تأثیرگذار پلیس در حلوفصل اختلافات و مسائل کیفری، بهعنوان یکی از کنشگران سامانه عدالت جنایی اذعان می کند. از میان مهمترین راهبردهای پیشگیرانه پلیس جامعه محور می توان به تحقق پلیس تعاملگرا به جای پلیس سرکوبگر، تحقق پلیس اخلاقمدار به جای پلیس زورمدار، و ایفای نقش پلیس هشداردهنده به جای پلیس تعقیب کننده اشاره نمود. از سوی دیگر، تغییر راهبرد از سیاستهای خشن به سیاستهای جنایی مشارکت محور و نیز حرکت در مسیر حاکمیت الگوی پلیس اجتماع محور از جمله این الزامات است. به دیگر سخن، اجرای برنامه های ترمیمی در سازمان پلیس نیازمند اعتماد بزه دیدگان به پلیس و نیز رفتار کرامت مدار با بزه دیدگان است.
Police institutions, which have a long history in different societies, were formed with the main purpose of maintaining public order and preventing crime. This institution, like the public order, has evolved over the past decades, and it has evolved in proportion to the evolution of the society's understanding of the criminal phenomenon, and has shifted from the traditional approach to a new and community-oriented approach. Nowadays, countries have faced an increase in crimes, which has caused insecurity and mistrust of the police in the society. In order to deal with this insecurity and mistrust, the governments decided to decentralize the police and assign an important role to society in fighting crimes.Also, the current society's need for a police model different from the traditional police model, a restorative police model was formed to answer these needs. Using the descriptive-analytical method, the following article acknowledges the important and influential role of the police in resolving disputes and criminal matters as an intermediary between the parties in the criminal justice system. The most important preventive strategies of community-oriented police can be mentioned such as: realization of interactive police instead of repressive police, realization of ethical police instead of forceful police, playing the role of warning police instead of chasing police. On the other hand, changing the strategy from violent policies to participation-oriented criminal policies and also moving in the direction of community-oriented police model governance are among these requirements.
Machine summary:
پلیس ترمیمی، خلاف پلیس در نظام عدالت جنایی سنتی که محدود به قانون و در مقام ضابط ) دادگستری فعالیت های تعریف شده ای به وسیله قانون دارد، به صورت فعال در جامعه حضور دارد و در پی اهداف آینده نگرانه برای برقراری رابطه ی خوب میان پلیس و مردم برنامه ریزی کرده است تا با استفاده از آن گفتگو و مصالحه را در سطح جامعه برای حل وفصل مشکلات کیفری با مشارکت دادن صاحبان اصلی عدالت در تصمیم گیریها فراهم سازد و پلیس از این طریق بتواند به دنبال اهدافی از قبیل زمینه ارتکاب جرائم را از بین برده و به اصلاح امور بپردازد.
سرانجام میتوان بیان داشت ، تحقق اهداف عدالت ترمیمی مستلزم وجود کنشگرانی است که ضمن آشنایی با مبانی و اهداف عدالت ترمیمی، به اصول آن نیز اعتقاد داشته باشند؛ چراکه در بسیاری از موارد، پلیس یکی از مهمترین نهادهای مسئول پاسخ دهی به پدیده مجرمانه و اولین نهاد مراجعه بزه دیدگان پس از وقوع جرم ، نقش مهمی در اجرای برنامه های ترمیمی دارد؛ افزون بر آن ، موفقیت پلیس در این راه مستلزم تغییراتی در ساختار و نیز تغییر نگرش پلیس است .
(137 57 میانجیگری پلیس در همان مراحل آغازین فرآیند عدالت جنایی، برای بزه دیدگان منافع زیر را به دنبال دارد، در روش های حل وفصل سازشکارانه و میانجیگری، به بزه دیده به عنوان فرد و نه تنها یک گواه نگریسته میشود (نجفی ابرند آبادی، ١٣٩١، ١٢-٢٢)؛ به بیان دیگر، در این روش ها به بزه دیده به عنوان فردی که به طور مستقیم آزار و آسیب و در وضعیتی ساز و کاری در ساختار ماده ٨٢ قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده و مراجع قضایی را مکلف کرده است که به منظور دست یافتن به صلح 1 و سازش میان طرفین اختلاف ، از راهکارهایی همچون میانجیگری استفاده نمایند.