Abstract:
اخلاق محور تعالیم فلسفی منسیوس مفسر کنفوسیوس و در عین حال فیلسوف مبدع است که آن را میتوان مبتنی بر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، و انسان شناختی صورتبندی کرد. این مقاله، همچنین آموزههای اخلاقی مکتب منسیوس در سه سطح فردی، خانوادگی و سیاسی؛ را صورتبندی میکند. وی در هستیشناسی رویکرد متافیزیکی بیشتر و شفافتر نسبت به کنفوسیوس و در انسانشناسی فیلسوفی مبدع و پردازندة نیک سرشتی انسان است. از نظر منسیوس فطرت منشا جامع اخلاقیات است و اخلاق ریشه در فطرت و فطرت ریشه در آسمان دارد. در نگرش اخلاقی منسیوس چند مفهوم کنفوسیوسی اهمیت به سزایی دارد که وی به تکمیل همراه با برخی ابداعات میپردازد. لی (Li) چرخ اعتدال رفتار، «Yi» به معنای پرهیزگاری و بایستگی، جن (Jen) یا رن (Ren) به معنی انسان دوستی، چونگ (Chung) و شو (Chu) ، طریقه (Tao) که جادهای است به سوی هستی مشترک و تکامل نوع بشر، مینگ (Ming) به معنای مشیت یا سرنوشت، ارتباطات پنجگانه، قاعدة طلایی کمال خود و کمال دیگران، تکلیفگرایی و گذار از سود شخصی و اصلاح نامها. از نظر منسیوس در میان فضایل، چهار فضیلت تقوا، خرد، دانش و نیکخواهیام الفضایل هستند. منسیوس در اخلاق فردی به تهذیب نفس، شرمساری و حیا، عشق به احسان، خودانتقادی، پشتکار و... پا میفشرد. از دیدگاه وی روابط میان زن و شوهر آغاز تمامیروابط انسانی است. در اخلاق سیاسی برای اداره کشور توسط حاکم به جز حکمت و فلسفه، چند قانون و وظیفه اخلاقی مانند شایسته سالاری و تکریم مردم و دوری از استبداد را توضیح میدهد.
Ethics is the center of the philosophical teachings of Mencius as the interpreter of Confucius and a creative philosopher and at the same time the creative philosopher. His ethics can be formulated under epistemological, ontological, and anthropological foundations. In addition, the present article, formats the moral teachings of Mencius school of philosophy at the individual, family and political levels. In ontology, he has a more transparent metaphysical approach than Confucius, and in anthropology, he is a creative philosopher and good processor of human nature. According to Mencius, nature is the comprehensive source of morality, and morality is rooted in human nature and human nature is rooted in heaven. In Mencius’ ethical perspective, some Confucian concepts are so important that he completes them with some innovations. “Li” is the wheel of modesty, "Yi" means piety and decency, Jen or Ren means philanthropy, “Chung” and “Chu”, which means the way, “Tao” which is a road towards the common existence and the evolution of mankind, and “Ming” which means providence or destiny, constitute the quintuplet communication, the golden rule of self-perfection and the perfection of others, obligation and transition from personal gain and modification of names. According to Mencius, among the virtues, the four virtues of piety, wisdom, knowledge and benevolence are major ones. In personal ethics, Mencius insists on self-purity, shame and modesty, love for kindness, self-criticism, perseverance, and etc. From his point of view, the relationship between husband and wife is the beginning of all human relationships. In his political ethics, apart from wisdom and philosophy, he counts a numbers laws and ethical duties such as meritocracy, respect for the people, and tyranny avoidance for the ruler who runs the country.
Machine summary:
صورت بندي نظام و سطوح اخلاق در فلسفه سياسي منسيوس ) Mencius ( علي آقاجاني چکيده اخلاق محور تعاليم فلسفي منسيوس مفسر کنفوسيوس و در عين حال فيلسوف مبدع است که آن را ميتوان مبتني بر مباني معرفت شناختي، هستي شناختي، و انسان شناختي صورت بندي کرد.
لي (Li) چرخ اعتدال رفتار، «Yi» به معناي پرهيزگاري و بايستگي، جن (Jen) يا رن (Ren) به معني انسان دوستي، چونگ (Chung) و شو (Chu)، طريقه (Tao) که جاده اي است به سوي هستي مشترک و تکامل نوع بشر، مينگ (Ming) به معناي مشيت يا سرنوشت ، ارتباطات پنج گانه ، قاعدٔە طلايي کمال خود و کمال ديگران ، تکليف گرايي و گذار از سود شخصي و اصلاح نام ها.
با اين حال به جز کتاب منسيوس در سوي فلسفۀ کنفوسيوسي به فلسفه الاخلاق و السياسه عند کنفوسيوس ( ابوالفتح احمد، ٢٠٠٠) و مقالۀ مـفهوم جـامعه از ديـدگاه کنفـوسيوس (جعـفرزاده ، ١٣٨٤) و کتــاب هايي از سـانگمون کيـم (٢٠٢٠,ibid ,٢٠١٨,Kim) و نوردن (٢٠١٧ ,Van Norden) و مقالاتي چون بررسي تاريخچۀ تعليم وتربيت با تأکيد بر آيين کنفوسيوس در چين باستان با نگاهي بر چين معاصر(بادکوبه هزاوه ، ١٣٩٤) ميتوان اشاره داشت .
در منسيوس نيز گرچه اين معنا همچنان با غموض همراه است ، اما به نسبت کنفوسيوس روشن تر است و ديدگاه هاي شفاف تري نسبت به هستي شناسي دارد.
منسيوس معتقد بود که ميتوان اين چهار سرآغاز را در شرايط مناسب به طور حسي تجربه کرد که نشان ميدهد که فطرت انسان نيک است .