Abstract:
در بسیاری از موارد، بزهدیدگی ریشه در تجارب واقعی و عینی ندارد؛ بلکه تنها در ذهن بخش وسیعی از عموم مردم وجود دارد و به طور واقعی تجربه نشده است. این تصویر ذهنی، ناشی از پخش شدن تأثیرات رخدادهای اجتماعی و «همزادپنداری» با بزهدیدگان واقعی است که از آن به عنوان «فرایند تکثیر جرم» یاد میشود. در چنین شرایطی، افراد جامعه به درک و پردازش مسائل مربوط به جرم میپردازند و هر یک تصویری از محیط و جامعه را در ذهن خود میسازند. جرمشناسی میانکنشی به عنوان شاخهای از جرمشناسی پستمدرن، ضمن برجسته کردن نقش تعاملات و فرایندهای ارتباطی معتقد است که کنشگران بر تصاویر ذهنی خود به مثابه سرمایه حساب باز میکنند؛ تصاویری که طی فرایندهای ارتباطی آنان دریافت و تفسیر و به عنوان «معرف جرم» برساخته میشوند. این مقاله به دنبال آن است که با تمرکز بر این رویکرد نظری و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، این مسئله و عوامل و آثار آن را بررسی نماید. نتایج نشان میدهد که گفتمانهای رسمیِ پلیسی و قضایی و رسانهها، کیفیت تعاملات، میزان آسیبپذیری افراد و جدیت رخدادهای مجرمانه، در برساختن هراس اخلاقی و بازتولید اسطورههایی مانند «بزهدیدگی ذهنی» تأثیر داشته و پیامد آن نیز شکلگیری فضایی از بیاعتمادی، انزوای اجتماعی و بینظمی اخلاقی است. میباید این گزارۀ مهم را تقویت نمود که برداشتهای موجود از واقعیت، «ساختۀ ذهن» است و به سادگی میتوان از طریق استحکام پیوندهای اجتماعی و استفاده از ابزارهای رسمی و غیر رسمیِ کنترل اجتماعی، از آن برساختزدایی نمود.
In many cases victimization is not rooted in real and objective experiences, Rather, it exists only in In many cases victimization is not rooted in real and objective experiences, Rather, it exists only in the mind of a large part of the public and has not been truly experienced. This emotional measure and mental image caused to the spread of the effects of social events And “sympathy” with the real victims This is referred to as the “mass reproduction process”. Under such circumstances, individuals in the community understand and process crime-related issues And each has an image of the environment and society in mind. Interactive criminology as a branch of postmodern criminology meanwhile illustrious the role of interactions and communication processes believes that actors act on their mental images as account capital. Images that are received and interpreted during their communication processes And they are made as “masses”. This article seeks to investigate this issue and its factors and effects by focusing on this theoretical approach and using the descriptive-analytical method. results show; Official police and judicial discourses and the media, the quality of interactions, the degree of vulnerability of people and the seriousness of criminal events have an effect on creating moral panic and reproducing myths such as “mental victimization” and the consequence of this is the spatial formation It is from mistrust, social isolation and moral disorder. It is necessary to strengthen this important statement that existing perceptions of reality are “made by the mind” and can be easily deconstructed through the strength of social ties and the use of formal and informal means of social control. .
Machine summary:
بزهدیدگی ذهنی یک واکنش احساسی و عاطفی است که برایند جرم یا نمادهای مرتبط با جرم است (Kuran & Sunstein, 1999: 685)؛ واکنشی که مشخصۀ اصلی آن، احساس ترس، استرس و اضطراب ناشی از تهدید به آسیب فیزیکی و غیر فیزیکی است؛ تهدیدی که فرد، آن را برایند اشکال مختلف جرم در محیط پیرامونش میداند و نوعی ذهنیت و جهتگیری روانی در او نسبت به وقوع ناهنجاریهای اجتماعی یا وجود عوامل تهدیدکننده ایجاد میشود.
عوامل ایجادکننده ترس، یا ناشی از ویژگیهای خود فرد است، مانند جنسیت و روابط افراد با یکدیگر، یا تجربه قبلی بزهدیدگی، کوهن و فلسون، دو جامعهشناس آمریکایی در سال 1979، نظریۀ «سبک زندگی روزمرۀ بزهدیدگان» را با الهام از دیدگاههای مطروحه در نظریۀ انتخاب خردگرا (rational choice theory) که با نام عمل خردگرا (rational action theory) نیز مشهور است و چارچوبی برای فهم و اغلب مدلسازی رفتارهای اجتماعی و اقتصادی به شمار میآید، مطرح کردند (Miller et al.
این برداشت و پنداره طی میانکنش و تعامل خلق میشود و فرد میتواند با آن خلاقانه و فعالانه برخورد نماید و اعمال خویش را طبق تفکر و ذهن خود شکل دهد؛ اگرچه میزان این خلاقیت در افراد مختلف با انواع ظرفیتهای زیستی ـ روانی و اجتماعی متفاوت است.
طبق نظر «اسکوگن» و «مکسفیلد»، 3 بیشتر افراد از طریق تجربه مستقیم از جرایم مطلع نمیشوند؛ بلکه آنها برای آگاهی از مسائل و مشکلات خود غالباً بر شبکههای اطلاعرسانی محلی، گفتگو با دیگران، شایعات یا رسانههای جمعی متکی هستند (Clarke, 2006: 27-29)؛ چنان که به بزهدیده احساسی شبیه به شوک (ضربه) دست میدهد و عباراتی نظیر «نمیتوانم باور کنم که این اتفاق در جامعه رخ داده است» را به کار میبرد.