Abstract:
در این مطالعه اثر قدرت و دانش مالی مدیرعامل بر رابطه بین ریسک سازمانی با عملکرد شرکت بررسی شده است. با روش غربال گری منظم 102 شرکت بهعنوان نمونه از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. آزمونها با الگوی دادههای تابلویی با اثرات ثابت انجام شده است. نتایج نشان داد ریسک سازمانی با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد بنابراین با افزایش ریسکهای شرکت، عملکرد شرکت ضعیف و بازدهی کاهش مییابد. قدرت مدیرعامل با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد، لذا، قدرت مدیران عامل با وظیفه دوگانه، زمینه فرصتطلبی آنها را در جهت منافع خودشان فراهم میکنند. دانش مالی مدیران عامل با عملکرد شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد، بنابراین دانش مالی آنها موجب بهبود مکانیزمهای راهبری شرکتی و بهبود عملکرد شرکت میگردد. اما قدرت و دانش مالی مدیران عامل بر رابطه ریسک سازمانی با عملکرد اثر نداشته است.
Abstract In this study, the effect of the CEO's power and financial knowledge, on the relation between enterprise risk and firm's performance has been investigated. With screening method, 102 companies were selected as a sample from the companies listed in the Tehran Stock Exchange. The tests have been done by panel data pattern with fixed effects. The results showed that enterprise risk has a negative and significant relation with the performance, therefore, with the increase of enterprise risks, the performance will become weak and the returns will decrease. The power of the CEO has a significantly negative relation with the performance, therefore, the power of the CEOs with a dual task provide the basis for their opportunism for their own interests. The financial knowledge of the CEOs has a positive and significant relation with the performance, so their financial knowledge improves the corporate governance mechanisms and improves the performance. But the CEO's power and financial knowledge have no effect on the relation between enterprise risk and the performance.
Machine summary:
بنابراين ، اين مساله مطرح ميشود که آيا قدرت و دانش مالي مديران عامل شرکت ها و مديريت ريسک سازماني بر عملکرد شرکت ها اثرگذار است ؟ امروزه شرکت ها در بازارهاي رقابتي همواره براي تنازع بقا ميکوشند، شناسايي عوامل مؤثر بر بحران هاي مالي مهم است زيرا اين عمل ميتواند ذينفعان سازمان ها را براي برنامه ريزي جهت پيشگيري از ورشکستگي ياري رساند.
1 Mirza & Javed 2 Kokobe & Gemechu ٢.
بنابراين فرضيه اول پژوهش بدين شرح است : 1 Jensen & Meckling 2 Adams 3 Bebchuck 4 Li فرضيه اول : ين قدرت مديرعامل و عملکرد شرکت رابطه منفي وجود دارد.
پس از تدوين دستورالعمل راهبري شرکتي توسط سازمان بورس تهران ، مسئوليت طراحي، استقرار و نگهداري کنترل هاي داخلي در شرکت هاي عضو بورس تهران را به هيئت مديره واگذار کرده است ، 1 Hitt & Ireland 2 Crossland and Hambrick 3 Barker and Mueller 4 Koyuncu 5 Cullinan 6 Shen 7 Baatwah 8 Matsunaga 9 Custodio & Metzger بنابراين ، از مديران عامل شرکت ها انتظار ميرود تا از ريسک مالي، کنترل هاي داخلي و گزارش گري مالي شرکت ، شناخت و دانش کافي داشته باشد.
بر اساس استدلال بالا، بين قدرت مديرعامل و عملکرد شرکت 1 Walker 2 Fosberg 3 SWOT 4 Al-Amri & Davydov 5 Yilmaz 6 Siao & Chou رابطه منفي وجود دارد.
در پژوهش حاضر با تحليل اطلاعات مربوط به ١٠٢ شرکت طي ٧ سال (١٣٩٤ تا ١٤٠٠)، اثر قدرت و دانش مالي مدير عامل بر رابطه بين ريسک سازماني با عملکرد شرکت بررسي شده است .