Abstract:
نظریۀ برنامۀ قوی، نظریهای در حوزۀ جامعهشناسی معرفت، توسط دیوید بلور جامعهشناس انگلیسی از سردمداران اصلی مکتب ادینبورا و با همکاری بری بارنز جامعهشناس علم و استیون شیپین مورخ علم، در دهۀ 1970 با تکیه بر چهار اصل علیّت، بیطرفی، تقارن و بازتابی پایهریزی شد. مرتون با عدم پذیرش جامعه به عنوان عاملی علّی در ساخت معرفت علمی و داشتن دیدی کارکردگرایانه، دوئم با طرح این ایده که هیچ فرضیهای در فیزیک را نمیتوان در انزوا آزمایش نمود، اسکینر با این موضع روانشناختی که یک فرد تنها پس از آنکه جامعه پاسخهای کلامی را نسبت به رفتار او به عنوان منبع محرک متمایز، تقویت کند آگاهی به دست میآورد، ویتگنشتاین با رد نظریه زبانهای خصوصی و بارتلت با دو قانون پیچیدگی و متعارفسازی خود، از زمینهسازان نظری نظریۀ برنامۀ قوی بودند. برنامۀ قوی با رویکردی طبیعتگرایانه، گرایشاتی مارکسیستی، موضع ضدالهیاتی و ضدخودبنیادی و ضد تجربهگرایی در معرفت، ابعاد معرفتی خود را متعین نموده است. پژوهش حاضر در زمرۀ پژوهشهای بنیادین نظری است. سوالات اصلی از این قرار است که نظریۀ برنامۀ قوی متاثر از چه نظریاتی است و یا در واکنش به آرای چه اندیشمندانی شکل گرفته است و همچنین ابعاد و یا شاخصههای معرفتی این نظریه که بیانگر زمینههای فکری و رویکردهای نظری بلور است چیست.
Strong Program Theory, a theory in the field of the sociology of knowledge, by the English sociologist David Bloor, one of the leading leaders of the Edinburgh School, in collaboration with the sociologist of science Barry Barnes and the science historian Steven Shipin in the 1970s, based on four The principle of causality, The principle of impartiality, The principle of symmetry and The principle of reflexivity was established. Merton, by not accepting society as a causal factor in the construction of scientific knowledge and having a functionalist view, came up with the idea that no hypothesis in physics could be tested in isolation. Wittgenstein rejected the theory of private languages, and Bartlett, with his two laws of complexity and conventionalization, was one of the theoretical foundations of a Strong Program theory. David Bloor' Strong Program theory with a naturalistic approach, Marxist tendencies, anti-theological and anti-self-centered and anti-empiricist position in knowledge, has determined its epistemological dimensions. The current research is among the basic theoretical researches. The current research is among the basic theoretical researches. The main questions are that the theory of the Strong Program is influenced by what theories or in response to the opinions of which thinkers it was formed, and also what are the dimensions or epistemic indicators of this theory that express the intellectual backgrounds and Bloor’s theoretical approaches.
Machine summary:
«مرتون» با عدم پذیرش جامعه بهعنوان عاملی علّی در ساخت معرفت علمی و داشتن دیدی کارکردگرایانه، «دوئم» با طرح این ایده که هیچ فرضیهای در فیزیک را نمیتوان در انزوا آزمایش نمود، «اسکینر» با این موضع روانشناختی که یک فرد تنها پس از آنکه جامعه پاسخهای کلامی را نسبت به رفتار او بهعنوان منبع محرک متمایز، تقویت کند آگاهی بهدست میآورد، «ویتگنشتاین» با رد نظریه زبانهای خصوصی و بارتلت با دو قانون پیچیدگی و متعارفسازی خود، از زمینهسازان نظری نظریۀ برنامۀ قوی بودند.
مقالۀ پیش رو از پژوهشهای بنیادین نظری در صدد پاسخ به پرسشهای ذیل است: نظریۀ برنامۀ قوی متأثر از چه نظریاتی بوده و یا در واکنش به آرای کدام اندیشمندانی شکل گرفته و ابعاد و یا شاخصههای معرفتی این نظریه که بیانگر زمینههای فکری و رویکردهای نظری بلور است، چیست؟ واژههای کلیدی: .
از این رو، سوالات اصلی نوشتار این است که نظریۀ برنامۀ قوی متأثر از چه نظریاتی بوده و یا در واکنش به آرای چه اندیشمندانی شکل گرفته است؟ همچنین ابعاد و یا شاخصههای معرفتی این نظریه که بیانگر زمینههای فکری و رویکردهای نظری «بلور» است، چیست؟ باید گفت هرچند صاحبنظران متعددی چون نیک توش 5 ، تیم لونس 6 ، جف کوچان 7 ، جان ورال 8 ، ان.
البته به زعم بلور، ایدۀ پوپر مدلی فراتر از قانون متعارفسازی بارتلت ارائه میدهد؛ به عبارتی، ما اول باید گرایش طبیعی تعمیمیافتهای فرض کنیم تا ما را قادر سازد تا نسبت به هم نظارت، تأیید و انتقاد داشته باشیم و بعد نسبت به چنین تأییداتی از سوی دیگران حساس باشیم؛ به این ترتیب میتوان گرایشات فردی و ذهنی را نیز برای همانندسازی و متعارفسازی کنترل کرد (Ibid: 376).