Abstract:
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است که در آن مولفههایی همچون سبکهای فرزندپروری تاثیرگذارند. سبکهای فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبکهای فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانشآموز پسر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامههای سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهلگیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیتهای اجتماعی رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهلگیرانه و اضطراب موقعیتهای اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیتهای اجتماعی رابطه معنیداری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیشبینی کننده منفی و معنیدار اضطراب اجتماعی است (01/0> P) و سبکهای تربیتی سهلگیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنیدار اضطراب اجتماعی است (01/0> P). نتیجه گیری: با توجه به یافتههای به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامهها و کارگاههای آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبکهای فرزندپروری و تاثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانوادهها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
Introduction: Social anxiety is one of the most common anxiety disorders that are influenced by factors such as parenting styles. Parents' parenting styles play the most important role in raising children. Considering the importance of this issue, the present study was conducted with the aim of predicting social anxiety based on parents' parenting styles. Materials and methods: This research is of applied type and its method is survey and quantitative in terms of implementation. The statistical population of this research was all male students of the first level of secondary school in Tehran, who were studying in the second semester of the academic year 2014-2016. Considering the size of the population (26600 people) and referring to the table of Morgan and Karjesi, 258 male students were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The instruments studied were Baumrind's parenting style questionnaires (1973) and Leibovitz's social anxiety questionnaire (2003). Data analysis was done using Spss software version 23. Findings: Data analysis using Pearson's correlation coefficient showed that there was a positive and significant relationship between permissive parenting and performance anxiety, as well as between authoritarian parenting and performance anxiety and authoritarian parenting and situational anxiety. There was a positive and meaningful relationship between social groups. While there was no significant relationship between permissive parenting and social situation anxiety, authoritarian parenting and performance anxiety, and between authoritarian parenting and social situation anxiety. Also, data analysis using multiple regression showed that authoritative parenting style is a negative and significant predictor of social anxiety (P