Abstract:
جرایم اقتصادی از مهمترین مشکل ها و چالشهای نظامهای حقوقی در جهان می باشد به طوری که دستگاه قضایی را با معضلاتی مواجه کرده است. کارشناسان و متصدیان نظام های حقوقی و کیفری و همین طور نظام های بانکی معتقد هستند که اقتصاد شادکامی و باورهای دینی موثرترین راه در پیشگیری و مقابله با این جرایم اقتصادی می باشد. آنها معتقد هستند با مهار معضلات اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم و همچنین در کنار آن تقویت باورهای دینی، میتواند از بروز بزهکاری های مالی جلوگیری کند. این مقاله به دنبال بررسی تاثیر اقتصاد شادکامی و باورهای دینی بر کاهش بزهکاری مالی می باشد. روش تحقیق در این نوشتار بهصورت توصیفی تحلیلی می باشد به این صورت که بعد از بررسی و گردآوری داده ها و اطلاعات، به نتایجی خواهیم رسید. یافته های تحقیق حاکی از این مطلب است که اقتصاد شادکامی و تقویت باورهای دینی بر کاهش آمار بزهکاری مالی تاثیر بسزایی دارد.
Economic crimes are one of the most important problems and challenges of legal systems in the world, so that the judicial system has faced some problems. Experts and administrators of legal and penal systems as well as banking systems believe that happiness economy and religious beliefs are the most effective way to prevent and deal with these economic crimes. They believe that by curbing economic problems and improving people's living conditions, as well as strengthening religious beliefs, financial crimes can be prevented. This article seeks to investigate the effect of economic happiness and religious beliefs on reducing financial delinquency. The research method in this article is descriptive and analytical in such a way that after examining and collecting data and information, we will reach conclusions. The findings of the research indicate that the economy of happiness and strengthening religious beliefs have a significant effect on reducing the statistics of financial delinquency.
Machine summary:
(جمشيدي ، ١٣٨٨ : ٤١) همچنين دولت مجبور مي شود که براي مهار اين گونه جرائم و پيشگيري از وقوع آنها و برقراري نظم و امنيت در حوزه اقتصاد ملي و تامين حقوق شهروندان نهادهاي مبارزکننده با جرائم مزبور رااز نظر کمي و کيفي گسترش بدهد و از طرفي هزينه هايي را نيز در راستاي تعقيب و دستگيري و حبس و باز آموزي بزهکاران و مجرمين متحمل بشود که در نهايت موجب کاهش منابع و امکانات اقتصادي براي تخصيص در توسعه و بهبود زير ساخت هاي اقتصادي ، آموزشي ، بهداشتي ، ورزشي مي گردد و بدين ترتيب ضريب توليد و توسعه در جامعه افت مي کند.
(حاجي ده آبادي، ١٣٨٧: ٣٢٤) بر همين اساس پرسش اصلي پژوهش آن است که اقتصاد شادکامي و تقويت باورهاي ديني چگونه مي تواند بر کاهش بزهکاري مالي موثر باشد؟ براي پاسخ به اين پرسش ها، محقق ابتدا به منظور آگاهي بيشتر از موضوع و روش مرتبط با اين پژوهش در تحقيقات گذشته ، پيشينه شناسي و بررسي در اين تحقيقات را مطرح مي نمايد.
عوامل مؤثر بر رفاه ذهني به هرحال عوامل گوناگون اجتماعي ـ اقتصادي نظير اميد به زندگي، رشد جمعيت ، توزيع درآمد، بيکاري، سطح تحصيلات ، نرخ جرم و آزاديهاي مدني ميتواند از جمله موارد مؤثر بر شادي باشد (٣: ٢٠٠٩ ,Li &Lu ) نقش پيشگيرانه باورهاي ديني در کاهش بزهکاري مالي بزهکار به عنوان شخصي که تصميم گيرنده است و با وجود همه تدابير پيشگيري اجتماعي و ريشه اي مي تواند تصميم به ارتکاب جرم بگيرد بايد کنترل شود.