Abstract:
در برخورد نخست با کلیدواژهی کارتون آنچه که به ذهن مخاطب القا میشود حالت بصری و سینمایی این کلیدواژه است، اما در این مقاله بررسی خواهیم کرد که تعیین نظری کارتون دیگر تنها در صنعت پویانمایی امکانپذیر نیست بلکه اینبار کارتون میتواند در جهان شعر و شعر جهان نیز پرده از رخ بردارد و به شکوفایی برسد. شعر کارتونی خود تعریفگر بنیانروایتی دوشیزه در جهان شعر است که رویکردی نوین و آفرینشگرانه و خلاقانه را سامان میبخشد، شعر کارتونی اتفاقیست که در زبان رخ میدهد و به دو شاخهی کلی تقسیم میشود:
1. شعر فانتزی
2. شعر انیمیشن
شعر کارتونی در هر دو شاخهی خود (فانتزی و انیمیشن) میتواند در ژانرها، سبکها و قالبهای گونهگونه آفرینشهایی خلاقانه را به منصه ظهور برساند همچون غزل انیمیشن، غزل فانتزی، فراشعر فانتزی و...
در این نوشتار بررسی میشود که تکنیک متامورف در صنعت پویانمایی میتواند به شگردی برای نگارش شعر کارتونی مبدل گردد چرا که متامورف در شعر کارتونی کاربردی بنیادین دارد و دگردیسی و دگرگونش پدیدهها هستهی اصلی شعر کارتونی به شمار میروند، همچنین در این مقال ضمن خوانش مانیفست عدم نگاری (یکی از تئوریهای ارائه شدهی آرش آذرپیک در جنبش ادبی 1400) تفاوتهای جهان فانتزی و انیمیشن در شعر کارتونی را بیان میکنیم که در این زمینه شاید بتوان گفت این بررسی رویکردهایی بکر و دوشیزه را به جهان هنری از جمله ادبیات و سینما تقدیم میکند. روش این پژوهش به صورت کتابخانهای، بنیادی، توصیفی و تحلیلی است.
Machine summary:
گویی کلمه «نه» آگاه نیست بلکه در این ماهر است که چیزهایی مباین و متناقض را یک جا جمع کند و به صورت یک چیز واحد نشان دهد» (فروید، 1382: 227) اما رویا نویسی بیشتر بر تعبیر و تحلیل خواب بر اساس برداشت آزاد خوانشگر تکیه میکند و به بازنمایی رویا در زمانی کوتاه میپردازد و یا به بیان دیگر همانطور که فروید میگوید «فعالیتهای نمادی در حکم قدرت مرکزی تمام رویاست» (همان: 73) و کار رویانویسان کشف این نمادهاست چراکه «رویاها از نمادها برای مبدل کردن لباس ناپیدای افکار خود بهره میگیرند» (مهرگان، 1385: 27)؛ درحالی که همانطور که گفته شد ادبیات خوابنما به هیچ هنوان رویکردی نمادین نیست بلکه فضاییست دوشیزه و بکر که در بطن و متن دنیا و فضایی خواب گونه با عنایت به تمام رویههای فانتزیک و خرق عادتگونه اتفاق میافتد و فضایی دیگرگونو فانتزیک را سامان میدهد، قابل ذکر است اگر این رویکردها تا جایی پیش روند که موجب تغییر و آفرینش خلاقانهی چهار مقولهی تجربه، کارکرد، شاکله و ساختار شوند فضای ادبیات خوابنما به جهان انیمیشنی نزدیک میشود.
مقاله حاضر با استفاده از نظریه انسجام هالیدی و حسن به تحلیل انسجام و پیوستگی حکایت «عالم سمرقندی» در کتاب «رونق المجالس» میپردازد، بر اساس این نظریه یکی از ویژگیهای متن داشتن انسجام است، انسجام متن از به هم پیوستن مجموعهای از واژهها و جملاتی که متضمن معنا و پیام خاصی است حکایت دارد که در واقع نویسنده دنیای واقع و فرا واقع خود را در قالب متن منتشر میکند در این انتشار هرچند از نظر زمانی فاصله ایجاد میشود اما به وسیله عناصر دستوری، واژگانی و پیوندی، معنادار را منتقل میکند و متنی منسجم میآفریند؛ پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و با استفاده از ابزار دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون- ایران sohrab_minab@yahoo.