Abstract:
زمینه و هدف
هر نویسنده موظف است در پرداخت شخصیتهای داستانی به ثبات روانشناسانه آنها نیز توجه داشته باشد. شخصیتی که در ابتدای داستان مجموعه ای از حالات و افکار ویژه ایست باید تا انتها از این ویژگیها برخوردار باشد مگر اینکه بنا به دلایلی منطقی -که شامل حوادث و اتفاقات تاثیرگذار باشد- دستخوش تحولات روانشناسانه شود. «نظریه های شخصیت» از مباحثی است که نظریه پردازان بسیاری به آن پرداخته اند. داستان «بعد از پایان» از فریبا وفی یکی از داستانهایی است که همسانی و هماهنگی زیادی با نظریه شخصیت از دیدگاه یونگ دارد. سوال این پژوهش این است که آیا شخصیتهای داستان «بعد از پایان» از ثبات روانشناسانه طبق نظریه یونگ برخوردارند؟ اگر پاسخ منفی است، کدام دلیل منطقی باعث این بیثباتی شده است؟
روش مطالعه
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و با تاکید بر نظریه شخصیت یونگ انجام شده است.
یافته ها
وفی در انتخاب شخصیتهای رمانش، طیف متنوعی از تیپها را انتخاب میکند تا همذات پنداری خواننده در ضمن خوانش محقق شود. از طرفی استفاده از چهار تیپ شخصیتی به همراه چهار نمونه از رویکردهای روانشناسی، تسلط او بر شخصیت پردازی و انتخاب مناسب و هماهنگ دیالوگها با تیپهای مورد نظر را نشان میدهد.
نتیجه گیری
این پژوهش با ارایه شواهدی بر ثبات روانشناسی شخصیتها صحه میگذارد و دگرگونی مقطعی برخی از آنها را با دلایل منطقی توجیه میکند. هماهنگی بین رویکرد انتخابی وفی با عملکرد شخصیتهای رمانش غیرقابل انکار است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Every writer is obliged to pay attention to their psychological stability in the treatment of fictional characters. A character who is a set of special states and thoughts at the beginning of the story must have these characteristics until the end, unless he undergoes psychological changes due to logical reasons - which include influential events and incidents. "Theories of personality" is one of the topics that many theorists have addressed. The story "After the End" is one of the stories that has a lot of similarities and harmony with the personality theory from Jung's point of view. The question of this research is whether the characters of the story "After the End" have psychological stability according to Jung's theory? If the answer is no, what is the logical reason for this instability?
METHODOLOGY: This article is done with descriptive-analytical method, using library sources and emphasizing Jung's personality theory.
FINDINGS: In choosing the characters of his novel, Vafi chooses a variety of types so that the reader's identification is realized while reading. On the other hand, the use of four personality types along with four examples of psychological approaches shows his mastery of character development and the appropriate and harmonious selection of dialogues with the desired types.
CONCLUSION: This research validates the stability of the psychology of characters by presenting evidence and justifies the cross-sectional transformation of some of them with logical reasons. The harmony between Vafi's selective approach and the performance of the characters in his novel is undeniable.
Machine summary:
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE Psychological characterizations of Fariba Vafi in the story "After the End" according to Jung's personality theory (stability or instability) S.
تحليل داستان اين پژوهش به بررسي چهار شخصيت اصلي و پررنگ داستان ميپردازد؛ رؤيا که راوي داستان است به همراه اسد در زيرمجموعۀ درونگرايي با عملکردهاي مختلف قرار دارند و منظر و فاطمه نيز در زيرمجموعۀ برونگرايي با دو عملکرد متفاوت ظاهر ميشوند.
اينکه او «بيسروصدا با خود عهد بسته » نيز يکي از شگردهاي نويسنده است که از ابتدا تا انتهاي داستان ، جدال اين شخصيت را با خودش نشان ميدهد.
او علاقۀ زيادي به تحليل رفتارهاي ديگران دارد؛ تحليلهايي که آنها را در درونش طبقه بندي ميکند: «به نظرم آمد اين کارش بيشتر از سر بياعتنايي است تا سخاوتمندي» (همان :٦) و يا در اين عبارات : «دستگيرم شده بود که در مقابل هر عملي حتي اگر به او مربوط نميشد عکس العملي داشت » (همان :١١).
تجمل گرايي و پيرو مُد بودن نيز يکي از خصوصيات بارز اين دسته از افراد است ؛ وقتي منظر ميوه ها و سبزيجاتي را چيده و قصد دارد براي فاطمه هديه ببرد، در ذهن رؤيا با چنين عباراتي برخورد ميکنيم : «من فکر کردم اين همه خربزه و کمبزه را ميخواهيم چه کار، و با تصور قيافۀ فاطمه خنده ام گرفت که ابدًا از اينجور تحفه هاي طبيعي استقبال نميکرد و علاوه بر آن يک امتياز از امتيازات شخصيت کم ميکرد، همانطور که يک ظرف بلور ميتوانست يک امتياز به آن اضافه کند» (همان : ١٤).
وفي در ابتداي داستان نيز يا همان دوره اي که هنوز فاطمه ازدواج نکرده و در خانۀ پدري است اين ويژگيها را با او همراه ميکند.