Abstract:
این پژوهش درصدد واکاوی بحران تروریزم داعش در عراق براساس الگوی مدیریت بحران مایکل برچر است. بر این اساس، این پژوهش معتقد است ظهور بحران تروریزم و داعش در عراق شامل چهار مرحله ایجاد، تداوم و تشدید، کاهش و پایان و پیامد است. با توجه به فرضیه اشارهشده چارچوب نظری مدیریت بحران مایکل برچر برای این پژوهش انتخاب شده است. سؤال اصلی در این پژوهش این است که چه علل و عواملی در این مراحل چهارگانه نقش مؤثری ایفا کردهاند و مدیریت بحران در عراق در مواجه با داعش به چه شیوهای بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد عوامل سیاسی-اجتماعی در مرحله ایجاد بحران، عامل اقتصادی، تصرف سرزمینی، توانایی عضوگیری در مرحله تشدید و تداوم، عملیاتهای نظامی و قطع شریانهای اقتصادی در مرحله کاهش بحران اثرگذار بودهاند. این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها اسنادی و کتابخانهای با استفاده از منابع معتبر و در دسترس فیزیکی و الکترونیکی بوده و ابزار گردآوری دادهها نیز برگهنویسی از روی منابع مورد استفاده است.
This study seeks to investigate the ISIL terrorism crisis in Iraq based on Michael Bercher's crisis management model. Accordingly, this study believes that the emergence of the crisis of terrorism and ISIS in Iraq includes four stages of creation, continuation and intensification, reduction and end and consequence. According to the mentioned hypothesis, the theoretical framework of Michael Bercher Crisis Management has been selected for this research. The main question in this study is what causes and factors have played an effective role in these four stages and how the crisis in Iraq has been managed in the face of ISIS. Findings show that socio-political factors have been effective in the crisis phase, economic factor, and land occupation, the ability to recruit in the intensification and continuity phase, military operations and cutting economic arteries in the crisis reduction phase. This research is descriptive and analytical and the method of data collection is documentary and library. .
Machine summary:
به علاوه ، تهاجم اين کشور به عراق موجب ايجاد يک حکومت شيعي در اين کشور شد که اين مسئله بـه راديکـال تـر شدن گروه هاي سني ازجمله داعش منجر شد (٤-٢ :٢٠١٧ ,Bonsangue).
٢. ديکتاتوري در رژيم پيشين : چالش اصلي براي کشوري مانند عراق وجود يک نظـام بسته استبدادي براي ساليان طولاني در اين کشور بوده است که موجب عدم نهادينـه شـدن دموکراسي و کنش هـاي دموکراتيـک در ايـن کشـور شـده اسـت (٢٠١٨ ,Gelfand).
مديريت بحران و کاهش پس از ظهور تروريزم و داعش در عراق ، شاهد يک تداوم و تقويت بحران بوده ايم ؛ امـا درنهايت اين گروه تروريستي موسوم به دولت اسلامي عـراق و شـام نتوانسـت بـه آرمـان ايدئولوژيک خود دست يافته و ضمن ساقط کردن نظـام سياسـي در عـراق خلافـت خـود خوانده را نيز حفظ کند.
ارتـش عراق همچنين عمليات هاي نظامي ديگري بر ضد داعش انجـام داد کـه منجـر بـه تضـعيف بيش ازپيش اين گروه تروريستي شد (٢٠١٧ ,CHAPPELL).
علاوه بر نفت ، توريسـم بـه عنـوان يکـي ديگـر منـابع درآمدي عراق به شدت در دوران فعاليت داعش و حتي پس از آن کاهش يافت که اين امـر نيز ضربه هاي سختي به اقتصاد عـراق وارد کـرد (“ Why we need to measure the economic .
(need to measure the economic impact of terrorism in the Middle East,” 2018 نتيجه گيري بحران ظهور تروريزم و داعش در عراق يکي از چالش هاي اساسي ايـن کشـور، منطقـه خاورميانه و جهان در چند سال اخير بوده است .