Abstract:
زمینه و هدف: فراهم کردن شرایط مساوی برای دستیابی به فرصتهای آموزشی از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حائزاهمیت فراوانی است. در این میان برنامه درسی به عنوان مهمترین رکن نظام آموزشی، باید مورد توجه ویژه قرار گیرد؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره اوّل متوسطه و اسناد بالا دستی ایران بر اساس مولفههای آموزش چندفرهنگی با تاکید بر رویکرد فمینیستی است. روش پژوهش: رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. میدان مطالعه شامل اسناد بالا دستی و کتابهای درسی دوره متوسطه اوّل بوده است. روش نمونهگیری هدفمند و نمونه مورد نظر برای اسناد بالا دستی شامل: سند تحوّل بنیادین و سند برنامه درسی ملّی و برای کتابهای درسی: کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه اوّل که شامل سه کتاب پایه هفتم، هشتم و نهم میباشد بوده است. ابزار گردآوری دادهها کاربرگهای تحلیل محتوا میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، ازکدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافتهها: نتایج تحلیل مربوط به اسناد بالا دستی و کتابهای درسی نشان داد که مولفههای آموزش چندفرهنگی تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است؛ اما مولفههای رویکرد فمینیستی هنوز مورد توجه نبوده است. نتایج تحلیل کتابهای درسی نیز نشان داد که به مولفههای آموزش چندفرهنگی بصورت پراکنده اشاره شده است و نشان چندانی از رویکرد فمینیستی دیده نمیشود. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش به طور مشخص پیشنهاد میشود واقعیّتها و ویژگیهای تکثّر فرهنگی با تاکید بر رویکرد فمینیستی (توجه به زنان چندفرهنگی ایران) در تدوین و باز نگری اسناد بالادستی مورد توجه قرار گیرد به طوری که واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی جامعه در اسناد مربوطه منعکس شود. هم چنین پیشنهاد میشود در طراحی کتابهای درسی و محتوای آنها به مولفههای آموزش چندفرهنگی با تاکید بر رویکرد فمینستی توجه ویژهای مبذول گردد.
Background and Aim: Academic performance of students is an indicator by which their learning and progress is judged and many individual and environmental factors are effective in academic performance. The aim of the present study was to provide a structural model for explaining exam anxiety based on personality traits: evaluating the mediating role of cognitive and metacognitive strategies. Methods: The statistical population of the present study was made up of all female students of the second secondary school in Tehran in the academic year of 2018-19. The sampling method was a multi-stage cluster random method and the sample size was 421 people. The research tools include the five-factor questionnaire of Neo Costa and Makri (1989); Sarason et al.'s test anxiety scale (1956) and Dawson and McEnery's Cognitive and Metacognitive Strategies Questionnaire (2004). The structural equation modeling method was used to analyze the data. Results: The total path coefficient between personality neuroticism factor (pConclusion: It is concluded that the structural model of the explanation of exam anxiety based on personality characteristics: evaluation of the mediating role of cognitive and metacognitive strategies can be applied.