Abstract:
نظریههای یادگیری را میتوان به دو بخش کلی فلسفی و روانشناختی تقسیم کرد. با وجود نظریههای روانشناختی متعدد دربارۀ یادگیری، معدود کسانی مانند کریستوفر وینچ و پیتر جارویس از بعد فلسفی نیز به بحث یادگیری پرداختهاند. نظریهپردازی در باب یادگیری نیز همچون سایر مباحث علوم انسانی، مبتنی بر دیدگاه نظریهپرداز در باب ماهیت انسان است. با استفاده از بیانی نورانی از امیرمؤمنان (ع) که حاکی از تجرد نفس است، ما اصطلاح استعارۀ ظرف مُتَسِع را جعل کردیم و معتقدیم براساس آن میتوان مبنایی برای نظریهای دربارۀ یادگیری ابداع کرد. مطابق استعارۀ مذکور، دیدگاههای مکانیکی مانند رفتارگرایی و پردازش اطلاعات دربارۀ یادگیری - که علم و معرفت را تنها به اطلاعات و یادگیری را به انتقال اطلاعات تنزل میدهند- نقد میشوند. هدف از تألیف این مقالۀ توصیفی-تحلیلی ارائۀ مبنایی برای نظریهپردازی در باب یادگیری براساس دیدگاه اسلامی است که بر بنیاد آن میتوان نظریههای روانشناختی موجود را که مبتنی بر فلسفههای خاص غربی است به چالش کشید. ما بر مبنای استعارۀ ظرف مُتَسِع نظریههای یادگیری را از سه منظر جهانبینی، تجرد نفس و علمگرایی نقد کردهایم. استعارۀ مذکور دلالتهایی برای یادگیری، هدف تعلیم و تربیت و برنامۀ درسی دارد که در پایان مقاله به آنها اشاره شده است.
Learning theories can be divided into two general philosophical and psychological parts. Despite the existence of numerous psychological theories about the learning a few people such as Christopher Winch and Peter Jarvis have also discussed learning from a philosophical perspective. Theorizing about learning, like other topics in the humanities, is based on the theorist's view of human nature. The first Imam of the Shiites in a famous statement said: "the capacity of any vessel is narrowed by placing something in it, except for the vessel of knowledge, which is further filled by knowledge." Using this expression, which implies the abstraction of the soul, we created the metaphor of the expanded vessel, and we believe that based on this metaphor, a basis for a theory of learning can be devised. According to this metaphor, mechanical perspectives such as information processing on learning - which reduce knowledge to information alone and learning to the transmission of information - are criticized. The purpose of this descriptive-analytical article is to provide a basis for theorizing about learning from an Islamic perspective, based on which existing psychological theories which are based on specific Western philosophies can be challenged. Based on the metaphor of the expanded vessel, we have criticized theories of learning from three perspectives: worldview, abstraction of the soul, and scientism. The metaphor has implications for learning, the purpose of education, and the curriculum mentioned at the end of the article.
Machine summary:
شخص انسان بدن، ذهن 3 ، خود 4 و روح 5 یا ترکیبی از آنهاست؛ البته وی بنا بر دیدگاه اگزیستانسیالیستی خویش بر آن است که انسانها نه در انزوا، بلکه در ارتباط با دیگران به دنیا میآیند؛ بنابراین این فرضی خطاست که فردگرایی فینفسه در بطن یادگیری فردی Rote Learning Person Mind Self Soul قرار دارد.
, 2016)؛ بنابراین اعتقاد نوشتار حاضر این است که استعارۀ «ظرف مُتَسِع» نظر به نگرش خاصی که در باب ماهیت انسان دارد، میتواند مبنایی برای نظریهپردازی در باب یادگیری قرار بگیرد.
دیدگاه یادگیری اجتماعی دیدگاه شناختی-اجتماعی نیز نامیده میشود؛ زیرا فرایند کسب دانش در آن با پردازش اطلاعات تبیین شده است نه با الگوی شرطیشدن (همان، ص 73)؛ بنابراین برخی بندورا را یک «رفتارگرای شناختی» میدانند (لاندین، 1382، ص 198)؛ از اینرو میتوان گفت در کل، رفتارگرایی و دیدگاه شناختی دو نظریه حاکم در یادگیری هستند، اما به نظر میرسد میتوان انتقادات زیر را بر آنها مطرح کرد: الف) جهانبینی محدودکردن روانشناسی انسان به رفتارهای مشهود، ناشی از اصرار بر مادیبودن این جهان است؛ بنابراین نظریات رفتاری در باب یادگیری بهتنهایی نمیتوانند پاسخگوی مسائل تدریس و تربیت در میان مردمی باشند که مادیگرایی را مردود میدانند (لطفآبادی، 1391، ص 245)؛ از اینرو این از منظر منطقی مغالطۀ کُنه و وجه است.
شیرازی، 1374، ج 26، ص 145)؛ بنابراین از منظر اسلامی هم خود علم و هم جایگاه آن که نفس انسان است امری است مجرد و این با نگاه به معرفت مانند اطلاعات از زمین تا آسمان فرق دارد و طبیعتاً برای نظریهپردازی در باب یادگیری براساس دیدگاه اسلامی باید مطمح نظر قرار بگیرد.