Abstract:
حسننیت به مثابه یک اصل پایه در حقوق کیفری ماهوی و شکلی، نهتنها در زمینه توجیه چرایی رواداریِ نهادهای حقوقی از جمله اسباب اباحه رفتار ارتکابی، معاذیر قانونی و کیفیات مخفِّفه در حق مرتکب جرم مجال طرح مییابد، بلکه در طول فرایند دادرسی کیفری از مرحله پلیسی تا مرحله رسیدگی و حتی اجرای حکم نیز موقعیت ویژهای دارد. با آنکه در ادبیات حقوقی و در قوانین کیفری بسیاری از کشورها بهصورت صریح یا ضمنی به اصل حسننیت و تأثیر آن بر تصمیم مقام قضایی و گستره مسئولیت کیفری مرتکب، فراهمسازی زمینه بهرهگیری از نهادهای ارفاقی، اعطای حق دفاع به متهم در توجیه رفتار ارتکابی و رفع اتهام، متعادلسازی نگاه کنشگران رسمی نظام عدالت کیفری و غیره اشاره شده است، اما در ادبیات حقوق کیفری و آیین دادرسی کیفری ایران، به شکلی بایسته و مشخص به این اصل توجه نشده است. اگرچه برخی از کنشگران قضایی در مقام توجیه علت تعدیل یا تبدیل عناوین اتهامی و تغییر میزان مجازات بر اساس دکترین حقوقی به حسننیت توجه میکنند، لیکن به دلیل عدم شناسایی موقعیت قانونی اصل یادشده و نیز مغفول واقعشدن جایگاه آن در جریان دادرسی کیفری، به نقش اثرگذار آن توجهی نمیشود. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و درعینحال تطبیقی با بهرهگیری از ابزار کتابخانه و تحلیل محتوای برخی آراء انجام یافته، موقعیت اصل حسن نیت، طی فرایند دادرسی کیفری مورد تشریح واقع شده و به پیامدهای مثبت اهتمام قانونی و قضایی به آن از جمله تضییق دامنه جمعیت مظنونان و متهمان، کاهش حجم پروندههای قضایی، کاهش تعداد محکومان و زندانیان و نیز تحکیم موقعیت دادرسی منصفانه اشاره شده است.
Good faith as an essential principle in substantive and procedural criminal law, can be discussed not only in the context of justifying the exercise of legal institutions including justifiable causes, legal excuses and mitigating factors for the crime perpetrator, but also in criminal proceedings, from the police stage to the investigation stage and even the execution of the sentence, have a special position. Though in the legal literature and in the criminal laws of many countries, explicitly or implicitly, the principle of good faith and its effect on the decision of the judicial authority and the scope of the criminal responsibility of the perpetrator, providing the basis for the use of the institutions of mutual aid, granting the right of defense to the accused in justifying the committed behavior and removing the charge, balancing the view of the official actors of the criminal justice system, etc. has been mentioned, but in the literature of Iran’s criminal law and criminal procedure, this principle has not been paid attention to in a proper and specific way. Although some judicial activists pay attention to good faith as a justification for adjusting or changing charges and changing the amount of punishments based on legal doctrine, but due to the lack of identification of the legal position of the aforementioned principle and its disregarded place during the criminal proceedings, the effective role of it, is not taken into account. In this research, which was carried out in a descriptive-analytical and at the same time comparative method by using library tools and analyzing the content of some opinions, the position of the good faith principle during the criminal proceedings process was explained and the positive consequences of legal and judicial efforts were explained. It has been mentioned, among other things, narrowing the scope of the population of suspects and accused persons, reducing the rate of court cases, reducing the number of convicts and prisoners, as well as consolidating the position of fair trial.
Machine summary:
با آنکه در ادبیات حقوقی و در قوانین کیفری بسیاری از کشورها به صورت صریح یا ضمنی به اصل حسن نیت و تأثیر آن بر تصمیم مقام قضایی و گستره مسئولیت کیفری مرتکب ، فراهم سازی زمینه بهره گیری از نهادهای ارفاقی، اعطای حق دفاع به متهم در توجیه رفتار ارتکابی و رفع اتهام ، متعادل سازی نگاه کنشگران رسمی نظام عدالت کیفری و غیره اشاره شده است ، اما در ادبیات حقوق کیفری و آیین دادرسی کیفری ایران ، به شکلی بایسته و مشخص به این اصل توجه نشده است .
در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و درعین حال تطبیقی با بهره گیری از ابزار کتابخانه و تحلیل محتوای برخی آراء انجام یافته ، موقعیت اصل حسن نیت ، طی فرایند دادرسی کیفری مورد تشریح واقع شده و به پیامدهای مثبت اهتمام قانونی و قضایی به آن از جمله تضییق دامنه جمعیت مظنونان و متهمان ، کاهش حجم پرونده های قضایی، کاهش تعداد محکومان و زندانیان و نیز تحکیم موقعیت دادرسی منصفانه اشاره شده است .
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تأثیر پایبندی و توجه مقام قضایی به اصل حسن نیت در فرایند دادرسی کیفری و به طور خاص در هر یک از مراحل آن بر حقوق متهم چیست ؟ در راستای همین پرسش ، دو پرسش فرعی دیگر مطرح است : نخست اینکه ، مهم ترین تهدیدی که متوجه دادرسی منصفانه به ویژه در خصوص پرونده های امنیتی و اقتصادی میشود، از رهگذر ایراد خدشه به کدام اصل است ؟ دوم آنکه ، در روند دادرسی کیفری، نقض یا نادیده انگاری اصل حسن نیت چه پیامدهایی به دنبال دارد؟ در تناظر با پرسش های یادشده فرضیه هایی مطرح است که در جریان بحث به آن ها پرداخته میشود.