Abstract:
یکی از موضوعات اختلافی در اصول فقه ذیل مبحث تعادل و تراجیح، مسئلة تعدی یا عدم تعدی به مرجحات غیرمنصوص است که تأثیر بسزایی در اجتهاد خواهد داشت. در این میان، قول مشهور اصولیون بر تعدی به مرجحات غیرمنصوص قرار گرفته است. با نظر به وابستگی فقه و اصول فقه و همینطور تعامل و همبستگی فقه امامیه و نظام حقوقی ایران و با توجه به اهمیت بنیادی خانواده بهلحاظ فردی و اجتماعی و اشکالات و خلأهای قانونی در این زمینه، در این مقاله، سعی بر تبیین کاربردی این مسئلة اصولی در فقهوحقوق خانواده شده است. به این ترتیب که در این تحقیق به روش توصیفیـتحلیلی، پس از بررسی وضعیت ترجیح به مرجحات غیرمنصوص، تأملی بر کاربردهایی که ممکن است در حقوق خانواده داشته باشد، صورت گرفته و سپس برای پر کردن خلأهای موجود طبق اصل 167 قانون اساسی، به مباحث فقهی پرداخته شده است. گفتنی است که مرجحات غیرمنصوص در اصول، برای ترجیح میان دو خبر استعمال میشود، اما در فقهوحقوق و بهطور خاص، فقه و حقوق (ماهوی) خانواده، برای تمییز و تشخیص موضوع، مورد نظر واقع میگردد.
One of the controversial issues in the principles of jurisprudence under the topic of balance and preference is the possibility of using or non- using of unwritten preferences, which will have a significant effect on Ijtihad. The famous saying of fundamental scholars in jurisprudence (named Osulion) is based on using unwritten preferences. Regarding the dependence of jurisprudence and the principles of jurisprudence (Osul Fiqh), as well as the interaction and correlation of Imami Fiqh with the legal system of Iran and considering the fundamental importance of the family in terms of individual and social, and the problems and legal gaps in this field, this article has an attempt to provide a practical explanation in this context. In this research, firstly, the use of unwritten preferences in the principles of jurisprudence has been investigated, then the applications that may exist in family law have been discussed. Finally, in order to fill the existing gaps, in Article 167 of the Constitution Law, jurisprudence sources have been referred to. It is necessary to mention that unwritten preferences are used in the principles (Osul) to prefer between two narrations, but in jurisprudence and law, especially family law, it is considered to distinguish the issue.
Machine summary:
از جمله قائلان به این نظر، میتوان به مرحوم آخوند 3 (1425ق، ص445)، شیخ کلینی (1407ق، ج1، ص8 و 9)، محقق نایینی (1421ق، ج4، ص774)، محقق اصفهانی (1404ق، ص436)، محقق عراقی (به نقل از شبزندهدار، 1392)، مرحوم خویی 4 (1418ق، ج7، ص317)، موسوی خمینی (1375، ص211)، محقق اراکی (1375، ج2، ص463) و آیتالله مرجحات منصوص مرجحاتی است که سبب اقربیت یکی از دو خبر به واقع یا اقربیت صدور آن میشود و در اخبار و روایات به آنها تصریح شده است، مانند مرجحاتی که در مقبولة «عمر بن حنظله» آمده است.
بنابه قول برخی از اصولیون (خراسانی، 1425ق، ص509؛ یزدی، 1426ق، ص439؛ مظفر، 1370، ج3، ص262)، نظر نخست، قول مشهور اصولیهاست (انصاری، 1419ق، ج2، ص780؛ حر عاملی 1 ، 1403ق، شیخ حر عاملی در کتاب فوائد طوسیه، در تفاوت میان اصولیون و اخباریون بهطور خلاصه، به این مطلب اشاره نموده است که اصولیون به جواز ترجیح به مرجحات غیرمنصوص و اخباریون به عدم جواز ترجیح به مرجحات غیرمنصوص قائل هستند.
2. اگر از روایات علاجیه، خصوص موارد مذکور در آنها، یعنی اوثق بودن یا اصدق بودن، استنباط شود، همچنانکه نظر مرحوم آخوند خراسانی (1425ق، ص 445) بر آن تعلق گرفته است، تعدی از مرجحات منصوص مجاز نخواهد بود 1 (محمدی خراسانی، 1369، ج5، ص294).
در کتب فقهی، علاوه بر کاربرد اصلی مرجحات غیرمنصوص در ترجیح اخبار (و حکم بر اساس خبر مرجح)، در برخی از مسائل فقه خانواده نیز، به مرجحات غیرمنصوص بهعنوان تعیینکنندة حکم، استدلال شده است که به شرح ذیل است.
لذا تعدی از مرجحات منصوص به غیرمنصوص از این جهت مورد پذیرش (مشهور) است.